۱۳۹۰ مهر ۱۱, دوشنبه

فساد علیه فساد


کاریکاتور: یوری کوزوبوکین - اکراین
چند سال قبل یکی از روزنامه با سوپوری در تهران مصاحبه کرده بود که مدام حین کار، با هندز فری، به موسیقی گوش می داد. گزارشگر از او پرسیده بود که آیا به اخبار هم گوش می دهد و او گفته بود "نه" و وقتی پرسیده بود "پس چطور از اوضاع خبر دار می شوی؟" جواب داده بود: "خبرهای مهم را از "مردم" می شنوم" ... اگر آن کارگر زحمت کش شهرداری، بر همان سیاق گذشته روزگار سپری می کند و هنوز خبرخوان حرفه ای نشده، بی شک تا به حال چند باری خبر اختلاس ِ سنگین در نظام بانکی کشور به گوشش رسیده. برای بسیاری چون او، نه ادعا برای مدیریت جهان و جهان اسلام در نیویورک و تهران جذّاب است و نه اعتراض جوانان چپ گرا در وال استریت و بحران مالی منطقه یورو. حالا زور "سردخانه مصلحت" هم نمی تواند بوی فساد را مهار کند. مردم هر چقدر هم از شنیدن و خواندن اخبار فراری باشند، نمی توانند از خبر متواری شدن مدیرعامل بانک ملی و خانه سه میلیارد تومانی او در کانادا به راحتی عبور کنند. کم و بیش همه خبر دار شده اند که آتش بس، بعد از ماه رمضان عملا تمام شده و  اصولگراها مدام در حال رو کردن اسناد فساد اقتصادی علیه یکدیگرند. این رفتارها در هر دو سو به طور کاملا واضحی "سیاسی" است. این اسناد متعلق به دیروز یا هفته و ماه قبل نیست که اینک برای "عدالت" خواهی بخواهند آن ها را لو بدهند. گنجینه همه کسانی که دستی بر اسناد حکومت دارند، مالامال از اسنادی است که برای روزهای مبادا کنار گذاشته اند. این شیوه ی لو دادن ِ رانت خواری و فسادهای اقتصادی، خود موید فساد بزرگتر و خطرناکتری است به نام "فساد سیاسی". چنین پرده دری های "یهویی"، در بطن خود، بازگشت اعتماد به سیستم بانکی کشور، به نظام نظارتی و قضایی و به کارآمدی نظام را با تاخیرهای جدی مواجه خواهد کرد؛ این محصول خواسته و ناخواسته مبارزه با فساد اقتصادی به وسیله فساد سیاسی است.
.
*
حالا آن سوپور هنردوست، اگر ذوقی برای هماهنگ کردن خود با اوضاع "مهم" دور و برش داشته باشد، شاید این روزها موسیقی متن "دزد دوچرخه" را گوش می کند؛ آخر این روزها گزارش های زیادی از "دوچرخه" های به یغما رفته، به گوش می رسد!

.
.
.

۳ نظر:

  1. در گودر:
    .
    .
    .
    سر میاد زمستون - خدا قوت جناب معینی! اما قربانتان گردم آرزومندانه می پرسم آیا به نظر شما هیچ مفری برای "بازگشت اعتماد به سیستم بانکی کشور، به نظام نظارتی و قضایی و به کارآمدی نظام" باقی گذاشته اند؟ آیا هیچ تپه دست نحورده ای سراغ دارید؟
    .
    من - سر میاد زمستون عزیز! مردم "عدالت" ببینند اعتماد بر می گردد، چرا که نه؟ عدالت آلوده نباشد، چرا نشود؟

    پاسخحذف
  2. در گودر:
    .
    .
    میرهابیل ‌‌ - جناب معینی:به عقیده من باید فساد سیاسی دامن گیر مفسد شود.باید این اتفاق بیفتند هرچند هزینه ای بس سنگین برای ما داشته باشد.دیواری که کج شود باید روزی ویران شود و از نو ساخته شود تا دوباره صاف گردد.قطع به یقین از نیمه راه کج صاف نخواهد شد
    .
    من - میرهابیل عزیز! من درست متوجه نشدم: "باید فساد سیاسی دامن گیر مفسد شود"؟ ... من در این نوشته، خواسته ام بگویم که مقابله با فساد اقتصادی، با اغراض سیاسی خودش فساد خطرناک تری است و بنیان خیلی نظام های دیگر را شدیدا به مخاطره می اندازد
    .
    میرهابیل ‌‌ - جناب معینی: اصولگراها مدام در حال رو کردن اسناد فساد اقتصادی علیه یکدیگرند.
    من معتقدم این اتفاق باید بیفتد هر چند با اغراض سیاسی.بنیان نظام مگر به مخاطره نمی افتد ایرادی نداره چرا که این فساد ها متولد همین نظام بوده اند.
    و من هم عرض میکنم هر چند هزینه ای بس سنگین برای ایران ما دارد اما چنانچه دوباره به خطا نرویم نتیجه ای بس شیرین در بر خواهد داشت.
    خانه ای که از پای بست ویران باشد ترمیم نمیشود.باید دوباره ساخته شود.پی ایرادداشته یا به سمتی رفته که عیب ها را ندیدیم.
    (امیدوارم برداشتتان از گفته های من سرنگونی نظام نباشد بلکه از نو ساختن نظام)
    .
    من - میرهایبل عزیز! اگر قرار به نوسازی (اصلاح) باشد، فساد را با فساد نمی توان شست. جوزدگی فساد را ریشه کن نمی کند؛ "ریشه" مهم است. همه نظام ها دچار فساد می شوند ولی بعضی خودشان خودشان را ترمیم می کنند، با قوه مستقل قضاییه، با رسانه های آزاد. همه این ها در ایران ممکن است اگر چه سخت است

    پاسخحذف
  3. در گودر:
    .
    .
    سرمیاد زمستون - نه جناب معینی. به قول آن شاعر مرحوم مغضوب "نجات دهنده در گور خفته است" ... پرسشم این بود که کدام "فاعل" باید این اعتماد سلب شده از نظام را بازگرداند؟ آیا در دست اندرکاران فعلی این نظام، از صدر تا ذیل، خواست و حتی توان این اعتمادسازی را می بینید؟
    .
    من - سرمیاد زمستون! خیلی دوست دارم در این باره مفصل حرف بزنم، یا بنویسم ... جواب سئوالتان از آن جواب های بله - خیر توامان است

    پاسخحذف