۱۳۸۹ اردیبهشت ۲۰, دوشنبه

پاکیزه


مهدی باکری، روز دوم عید، درست بیست و شش سال قبل، وقتی سی ساله بود و فرمانده لشگر عاشورا، نوشت: "خدایا مرا پاکیزه بپذیر" و زیرش را امضا کرد ... بهمن ماه همان سال، حین عملیات بدر، بر اثر اصابت مستقیم تیر، "پذیرفته شد"، بعد آر.پی.جی درست خورد به قایقی که پیکر او را عقب می برد؛ هیچگاه اثری از او پیدا نشد ...

۴ نظر:

  1. شما تاثير گذار و زيبا مي نويسي.اين تعارف نبود واقعيته!اگر هيچ وبلاگي رو نخونم حتما در هر فرصتي به شما سر مي زنم.فقط يه خواهش داشتم ،ايندفعه اگر باز هم اينجا را بستن،ادرست رو بهم بده .اميدوارم قلمت هيشه پايدار باشه.
    ممنون

    شهرزاد

    پاسخحذف
  2. سلام
    واقعا مطالیتون قشنگ و تاثیرگذار بود
    انشاالله موفق باشید
    به من هم سری بزنید

    پاسخحذف
  3. كاش من هم از فرط پاكيزگي گم مي شدم.
    ممنون براي يادداشت هاي كوتاه اما به شدت ماندني در ذهن

    پاسخحذف
  4. مطلب عجیبی بود . چند مورد متفاوت دیگه هم شنیده بودم از وضعیت جنگ ...

    پاسخحذف