مهدی باکری، روز دوم عید، درست بیست و شش سال قبل، وقتی سی ساله بود و فرمانده لشگر عاشورا، نوشت: "خدایا مرا پاکیزه بپذیر" و زیرش را امضا کرد ... بهمن ماه همان سال، حین عملیات بدر، بر اثر اصابت مستقیم تیر، "پذیرفته شد"، بعد آر.پی.جی درست خورد به قایقی که پیکر او را عقب می برد؛ هیچگاه اثری از او پیدا نشد ...
شما تاثير گذار و زيبا مي نويسي.اين تعارف نبود واقعيته!اگر هيچ وبلاگي رو نخونم حتما در هر فرصتي به شما سر مي زنم.فقط يه خواهش داشتم ،ايندفعه اگر باز هم اينجا را بستن،ادرست رو بهم بده .اميدوارم قلمت هيشه پايدار باشه.
پاسخحذفممنون
شهرزاد
سلام
پاسخحذفواقعا مطالیتون قشنگ و تاثیرگذار بود
انشاالله موفق باشید
به من هم سری بزنید
كاش من هم از فرط پاكيزگي گم مي شدم.
پاسخحذفممنون براي يادداشت هاي كوتاه اما به شدت ماندني در ذهن
مطلب عجیبی بود . چند مورد متفاوت دیگه هم شنیده بودم از وضعیت جنگ ...
پاسخحذف