۱۳۸۸ اسفند ۱۵, شنبه

"سنگ" را فراموش می کنیم


"سنگ" را هیچ وقت مواخذه نمی کنیم وقتی می خورد به شیشه، یا به پیشانی، و آن ها را می شکند و بعد، می افتد گوشه ای! می گردیم ببینیم این کدام دست بود که سنگ را برداشت و زد برای شکستن، برای زخمی کردن سر آخر هم می رسیم به این که "چرا؟" ... حسین قدیانی هم که این نوشته سراسر توهین را (+) نوشته و کیهان نیز بی ملالی بر کاغذی که پولش از خزانه ملت است، آن را به زیور (!) چاپ آراسته، همان سنگ هایی هستند که شیشه می شکنند، پیشانی می درند؛ باید سراغ "آیین"ی رفت که همه "حق" را، بی هیچ تخفیفی، از آن خود می داند و نه خود را سایه خدا، که معاذالله، گاه تدبیر خدایی را نیز سایه خود می داند! ... همه شرّ اند، همه حیوان اند، همه پست اند، همه نادان اند، همه فتنه اند، همه طلحه و زبیراند؛ جز خودشان. این "خود حق پنداری مطلق" است که سنگی مثل حسین شریعتمداری و حسین قدیانی را از زمین بلند می کند و می کوبد به هر آن چه شکستنی است ... و این بلایی نیست که فقط "کیهان"ی ها دچارش شوند؛ روزی اگر ما، منتقدان همه "کیهان" ها، گمان بریم که ما حق مطلق ایم، همه شرّ اند، همه حیوان اند، همه پست اند، همه نادان اند، همه دیکتاتوراند، همه معاویه و یزید اند الا خودمان؛ ما هم می شویم یک سنگ ... و در شهر سنگ ها هیچ شیشه و هیچ پیشانی زخم نخورده ای پیدا نخواهد نشد


لینک مرتبط امروز (+)

۱۴ نظر:

  1. يادمه دوره اول خاتمي كه من البته دبيرستاني بودم چند بار پيش اومده بود كه كيهان بخونم. با لحن و ادبيات شريعتمداري هم آشنام. طنزهاي كيهان هر روز لمپن تر و موهن تر از قبله. تو اين وسط بيچاره ما تركها كه ديوارمون كوتاهتر از بقيه ست و ميشه در زمانهاي خاص خيلي چيزها بارمون كرد.

    يادتونه گفتم در مورد "سالهاي مشروطه" بنويسين. اونجا هم همينطوري بود. مثلا" ستارخان و باقر خان لهجه نداشتن و يه كلمه هم تركي حرف نميزدن. ولي مظفرالدين شاه مريض و بيسواد و بي فرهنگ بيشتر تركي حرف ميزد و راه به راه ميگفت "كوپي اوغلي". دل ما خيلي وقته كه خونه جناب معيني.

    پاسخحذف
  2. معصوم عزیز! البته من سریال سال های مشروطه رو اصلا ندیدم

    پاسخحذف
  3. کاش توی دو عنوان آخر هم مینوشتید "لینکها شامل کلمات وحشتناک است؛ لطفا مراعات حال خودتان را بکنید".من نتونستم هیچکدومو بخونم.دومی رو که اصلا" اولی رو نصفه نیمه.اینا خودشونو با کی مقایسه میکنن؟وقتی گفته بود با همون اتوبوسی که پدرش رو به جبهه میبرد....یاد نوشته آقای کاکایی افتادم وحشره ای که بعد از سالها توی لباسش خزیده بود و پسرش را سیلی زده بود.اگر چه باورم نمیشه که اون حشره بتونه فرزند یه شهید باشه

    پاسخحذف
  4. سلام
    در عجبم از شما! يا اون متن حسين قدياني رو نخونديد يا اينکه با ديد منفي نگاه کرديد!
    کاري به کيهان ندارم! ولي کاش مي فهمديدن زبان طنز يعني چي!
    من هم ترک هستم! ولي توي مطلب حسين قدياني توهيني نديدم!
    درضمن آقاي بذرپاش خيلي وقته تو وطن امروز نيستن!
    اصولا نميشه در مورد شر مطلق يا نسبي بودن چيزي حرف زد! ولي خيلي معيارها وجود داره که کار کسي رو رد يا تاييد کنيم
    با درود

    پاسخحذف
  5. با سلام
    و سپاس از نوشته هایتان
    وبلاگم فیلتر شد
    از این پس در این نشانی سکنی خواهم داشت

    پاسخحذف
  6. همه ی اینها یعنی اینکه می خواهند چهارشنبه سوری را هم به آشوب و خونریزی بکشانند. باید مواظب بود...

    پاسخحذف
  7. باسلام : مگه کیهان هم روزنامه هست؟ ما که سالهاست برای شیشه پاک کردن واین اواخر به عنوان کهنه بچه از آن استفاده می کنیم جنس کاغذش جون میده برای پاک کردن گو بچه حالا نمی دانم نظرشماچیه؟

    پاسخحذف
  8. دوست عزیز

    از این همه تناقض کارم به جنون رسیده. فرزند شهید و اینهمه هتاکی. کاش روانشناسان متبحری داشتیم که می توانستند سر از کار این جماعت عجیب و غریب در بیاورند.
    وبلاگتان خیلی پر محتواست. موفق باشید.

    پاسخحذف
  9. تبریک، تعداد readerهای راز سر به مهر شده 313 نفر. ما که خرافاتی نیستیم، اما انگار باید ظهور کنید.

    پاسخحذف
  10. فسانه! داری محارب می شیا!!

    پاسخحذف
  11. و چه خوب گفتی که باید به جای سنگ دنبال سنگ انداز بود.دنبال کسی که روحیه سنگ اندازی را ترویج می کند

    پاسخحذف
  12. موافقم ... سنگ ها و سگ ها را فراموش می کنیم

    پاسخحذف