اصولگراها خیلی سعی کردند وانمود کنند که لطف نیامدن خاتمی را با عبور از احمدی نژاد جبران خواهند کرد. بعدتر که احتمال آمدن خاتمی کم رنگ تر شد، تلاش کردند تا هم کروبی و هم میر حسین را، با همه تعارضاتی که با آن دو دارند، از بالای دیوار مرتفع دژ اصولگرایی به جمع خودشان اضافه و این پیام را صادر کنند که اصلاح طلبی به معنای سال های ریاست جمهوری خاتمی تمام شده. اما خاتمی آمد با افقی فرا رو که مالامال از دشمنی و دروغ و تهمت و کارشکنی رقیب است. با این همه اصولگرایان ناچارند سر سفره اجماع روی احمدی نژاد گرد هم آیند؛ ولی کدام احمدی نژاد؟ احمدی نژادِ تورم سی درصدی؟ احمدی نژاد دلارهای مفقود شده از بیت المال؟ احمدی نژاد دو هزار تخلف فقط در لایحه بودجه سال دوم ریاست جمهوری اش؟ احمدی نژاد دشنام و پرده دری و دروغهای بی مکافات علیه رقیب؟ احمدی نژادِ طوفان عزل و نصب برای همان میز بیست و چند نفره هیأت دولت؟ احمدی نژادِ تنش در روابط خارجی؟ احمدی نژادِ نقدینگی بی سابقه در طول تاریخ؟ ... چنین احمدی نژادی را جز به زورِ زر و تزویر چگونه و کجا می توان بر صدر نشاند؟ چنین است که اصولگرایان یا به اجماع نخواهند رسید یا باید احمدی نژادی دیگر بزایند
*
امروز سه شنبه، این پنجمین پست من است؛ به قولم عمل کردم! /ا
امروز سه شنبه است اقای معینی سه شنبه به قولت عمل کردی :)... راستی اقای معینی این بغل چه جوری لینکها رو به ترتیب به روز شدن میذاری... از امکانات بلاگ اسپاته؟
پاسخحذفبه خانم نرگس: بله اشتباه از من بود امروز جمعه نیست؛ ممنون! اصلاح کردم! در ضمن باز هم بله؛ این تریپ لینک دادن مال بلاگ اسپاته
پاسخحذف