۱۳۸۷ خرداد ۱۵, چهارشنبه

گسترش گسل


اوضاع کنونی کشور، وضعیت بسیار دشواری را در دفاع از اصل انقلاب و بنیانگذار فقید جمهوری اسلامی به خصوص در وبلاگستان فراهم آورده است (نمونه). اوضاع وخیم اقتصادی، مدیریت های ناکارآمد و بی عرضه، حکمرانی باندی و قبیله ای بر امور مردم، سانسور و فیلترینگ گسترده سیاسی، اخلاق گریزی و دروغ پراکنی های عادی شده در عرصه اجتماعی و سیاسی کشور، تمایل به جولان در عرصه فرامرزی به جای حل مشکلات داخلی، بی عدالتی ها، شکنجه در زندان ها، و کلا هر آن چه برای یک نظام اسلامی بر حسب شعارها و آرمان های اصیل انقلاب، "عیب" محسوب می شد و می شود، اینک برای ناظران بی طرف اوضاع، در ایران امروز قابل مشاهده حتی با چشمان غیرمسلح است! این اوضاع غیرقابل دفاع، باعث نوعی فراموشی هم شده به گونه ای که شما این روزها کمتر از بدی ها و شکنجه های هولناک "ساواک"، کشتار 17 شهریور و کمیته مشترک ضدخرابکاری و حاکمیت افراد فاسد در دوران پهلوی در دنیای وبلاگستان می خوانید. حتی برخی اوقات این حس دست می دهد که نکند دوران حکومت پهلوی کعبه آمال ملت ایران در طول تاریخ بوده است. لازم نیست کسی نگارنده را به انفعال متهم کند؛ اگر قدری از سانسور و تعقیب منتقدان به اتهام های فرمالیته شده تشویش اذهان عمومی و تبلیغ علیه نظام کاسته شود، به همان اندازه شهر زیر پوست خود را به نمایش خواهد گذاشت و آن وقت معلوم می شود مردم چگونه، به حق یا ناحق، حسرت گذشته را می خورند. تفکیک بین آرمان های انقلاب و کسانی که به هر صورت مدیریت کشور را در جز و کلان برای رسیدن به آن آرمان ها بر عهده گرفتند، کاری دشوار شده است و این ماحصل آن است که انسان نوعا نتیجه گراست. مرحوم امام (ره) حتی اگر در تربیت مدیرانی که کشور را برای نیل به آن آرمان های درخشان هدایت کنند، پرتوان نبودند یا به هر دلیل از جمله با ترور، مدیرانی معتقد و کارآمد چون شهید بهشتی و شهید مطهری را، که نمونه های بارز آزاداندیشی بودند، از دست دادند، اما کاری درخشان در به جنبش درآوردن ملت انجام دادند که کمتر کسی توان آن را داشته است و "جنبش" دقیقا همان چیزی است که به دلایل مختلف، ایرانی تا حد زیادی از آن محروم بوده است. امام با امید خلل ناپذیری این جنبش را جان داد و تا سقوط نظام پادشاهی رهبری کرد. این در ذات همه انقلاب هاست که بعد از پیروزی، غنیمت خواهی و دشمنی بین همسنگران دیروز خود را بروز دهد. ایرانیِ امروز باز منتظر قهرمانی است که از فراسوی ابرها نازل شود و ایران و ایرانی را به حق خودش برساند و به همین بهانه خود را از پرداخت هر هزینه ای برای کوتاه کردن دست نالایقان از سر نخستین "جمهوری" تاریخ ایران معاف می کند. امام خمینی روند صدور چنین معافیت هایی را پیروزمندانه در پیش از انقلاب متوقف کرد و چنین شد که مبارزانی زاده شدند که جان و مال آبروی خود را پای هدف آگاهانه و داوطلبانه قربانی کردند.
اتفاق بسیار بسیار بدی که به خصوص در سال های اخیر رخ داد این بود که بی لیاقتی ها در اداره امور کشور پای دین اسلام نوشته و برخی مناسبات شاهانه بازتولید شد، عدالت و آزادی زیر پای مصلحت گرایی به هدر رفت و در روندی کاملا غیرمنصفانه منتخب صلح دوستِ مردم در یکی از بی نظیرترین انتخابات، انتخابات دو خرداد، از طریق بخش های دیگر حاکمیت به شدت تحت فشار قرار گرفت تا ناکارآمد شود و و بعد از آن دولتی دشمن تراش و اقتصاد ویران کن، بیشترین حمایت ها را نصیب برد ! ... همه این ها به گسترش گسل بین جمهوری اسلامی و متن جامعه افزوده و باعث تحت الشعاع قرار گرفتن عظمت انقلاب و پاکی آرمان های رهبری آن شده است ...

۳ نظر:

  1. آقاي معيني با كليت بحث موافقم اما اينكه در ارجاع دادن به بالاترين و در نهايت نتيجه گيري مقدماتي اي كه كرده ايد زياد هم راي نيستم. خودتان خوب مي دانيد كه در بالاترين چه دسته قماشي جمع هستند و لازم نيست متذكر شوم اغلب انسانهاي زخم خورده خارج نشين و كذا و كذلك آنجا گرد آمده اند.
    معيني جان در بطن جامعه ايران هنوز مردم عاشق و شيفته خميني هستند درست مثل خودت كه از شيوه سخنت پيداست هنوز روح بزرگ خميني در تو بيدار است.
    كمي انقلابي تر باش

    پاسخحذف
  2. خرچنگ زاده عزیز! قضاوت تو را درباره کاربران بالاترین اصلا قبول ندارم ... قبول دارم که در بطن و به خصوص در ظاهر آن امام خمینی طرفداران قابل توجهی دارد ... /ا

    پاسخحذف