نه گمان نکنید همه داستان خلاصه می شود در آن هیجده ماه، از بیستم آبان دو سال قبل، که وزیر آموزش و پرورش دولت احمدی نژاد، محمود فرشیدی، از مجلس شورای اسلامی رای اعتماد گرفت تا 18 اردیبهشت امسال - که در همین مجلس استیضاح، ولی ابقا شد، و بعد این هفت ماه آخر - از ابقا پس از استیضاح تا اجبار به استعفا و گرفتن لوح تقدیر و خروج از کابینه. کمتر از هفت ماه قبل معاون رییس جمهور در دفاع از همین وزیر گفته بود: "آقای احمدی نژاد با همه توان از عملکرد و برنامه های محمود فرشیدی، وزیر آموزش و پرورش دفاع می کند". نه این همه داستان نیست! ماحصل این داستان کوتاه اما مثل همه داستان های ریز و درشتی که بسیاری را حتی نمی شنویم، جز بر بار غم نمی افزاید؛ گو کار مملکت آن قدر هَشَلهَفت بازی است که هر خواب شبانه و ماحصل هر گپ با رفقا را می توان تبدیل به یک بخشنامه برای اداره مملکت کرد؛ حالا یا جواب می دهد یا جواب نمی دهد. هاله نور که دورت را گرفت، دروغ گفتن که برایت از پوشیدن کت آسانتر شد و فدایی ات، روزنامه کیهان، را جای منتقد رنگ کردی و به خلق الله قالب کردی، مخیری که تدبیر امور مملکت را هم در همان حد خوکچه هندی و موش آزمایشگاهی بدانی و ندانم کاری های خودت را با بزغاله ها و خائن ها و مافیاها و عزل و نصب های رنگارنگ، رفو کنی! ... رفو کن آقای رییس. رفو کن. ببُر، بدوز، بزن، بیار، ببر ... ما آسوده در خوابیم و سنگین ترین کارمان در بیداری قورت دادن مداوم حسرت هاست و خیره ماندن به معاش و نان شب و آبرویی که گمان می کنیم داریم! رفو کن آقای رییس. /ا
ای ول بابا تمیز میشوری ها، دمت گرم
پاسخحذف