۱۴۰۲ بهمن ۲۰, جمعه

کرونا از کجا آمد؟

 

 

 


مجله "آگاهی نو" در شماره ۱۲ (از صفحه ۱۷۰ تا ۱۸۸) مقاله درخشان نیکلاس وید (روزنامه‌نگار علم) را با تاخیری حدوداً  ۲/۵ ساله بعد از انتشار نخستین بار آن، درباره منشا ویروس عامل کووید منتشر کرده؛ ویروسی که هفتصد میلیون نفر را بیمار کرد و هفت میلیون نفر را در عرض کمتر از سه سال به کشتن داد.

 

نویسنده مقاله با وجود آن که اعلام کرده به دلیل عدم همکاری چین، چیزی به طور قطع قابل اثبات نیست ولی شبهاتی جدی علیه ادعای طبیعی بودن ویروس مهلک کرونا مطرح می‌کند. او معتقد است به دلیل سهل‌انگاری مقامات آزمایشگاه ویروس‌شناسی ووهان چین و نیرومندسازی ویروس پایه در شرایط ناایمن توسط کسانی که واکسینه نشده بودند، این ویروس به احتمال زیاد از آزمایشگاه فرار کرده است. بودجه این پژوهش‌ها توسط نهادی در آمریکا تامین می‌شده است.

 

او یادآوری کرده است اولین بیمارستان‌هایی که در ووهان بیماران را پذیرش کردند، حوالی خط دو متروی ووهان بودند؛ خط اتصال پژوهشگاه ویروس‌شناسی این شهر و فرودگاه بین‌المللی‌اش! به مثابه خط صادرات ویروس!

 

نیکلاس رید معتقد است بیانیه‌هایی که خواسته‌اند طبیعی بودن این ویروس را القا کنند، سیاسی بوده‌اند و کار کسانی که بر این باورند این ویروس از آزمایشگاه فرار کرده برای توجیه علمی روند همه‌گیری آن بسیار آسان است.

 

او خانم "شو ژنگلی" (معروف به زن خفاشی)، ویروس‌شناس و مسئول آزمایشگاه ویروس‌های کرونا را در پژوهشگاه ویروس‌شناسی ووهان چین، در صف مقدم این رسوایی می‌داند. 


 

 

او جمع‌بندی مقاله خود را با این پرسش آغاز کرده است:

 

«اگر این همه شواهد قابل توجه به نفع سناریوی خاستگاه آزمایشگاهی «سارز ۲» [کوید ۱۹] وجود دارد، پس چرا افراد بسیاری از آن خبر ندارند؟»

 

او ادامه می‌دهد:

 

همان‌طور که ممکن است تاکنون روشن شده باشد، افراد بسیاری هستند که به نفع‌شان است در این باره صحبت نکنند. البته در صدر این فهرست، مقامات چینی قرار دارند اما ویروس‌شناسان آمریکا و اروپا نیز علاقه چندانی ندارند که آغازگر بحثی عمومی درباره آزمایش‌های توانمندسازی [ویروس‌ها با دستکاری آنها] باشند که سال‌هاست در جامعه آنها رواج یافته است. دانشمندان دیگر نیز برای طرح این موضوع پا پیش نمی‌گذارند. بودجه‌های پژوهشی دولتی براساس توصیه کمیته‌های متخصصان علمی که در دانشگاه‌ها مشغول به کار هستند، توزیع می‌شوند. هر فردی که با طرح مباحثی دیگران را از نظر سیاسی معذب کند، و با این کار آرامش موجود را به هم بزند، این خطر را به جان می‌خرد که بودجه‌اش تجدید نشود و کار پژوهشی‌اش به پایان نرسد. شاید پاداش خوش رفتاری، امتیازهای بسیاری باشد که از این نظام توزیع می‌جوشد. اگر خیال می‌کنید که اندرسن و دشک [دانشمندان هوادار نظریع طبیعی بودن ویروس کوید ۱۹]، پس از حمله‌های متعصبانه و جانبدارانه به سناریوی گریز از آزمایشگاه، حاضرند به خاطر بی‌طرفی و عینیت‌باوری علمی شهرت‌شان را به خطر بیندازند، نگاهی به دومین و سومین نام فهرست گیرنده‌های یک کمک هزینه ۸۲ میلیون دلاری بیندازید که در اوت ۲۰۲۰ از سوی انستیتوی ملی آلرژی و بیماری‌های واگیر آمریکا اعلام شد. در این‌جا اشتراک منافع عجیبی میان دولت آمریکا و مقامات چینی وجود دارد: هیچ کدام‌شان علاقه‌ای ندارند که توجه دیگران به این واقعیت جلب شود که بودجه کار خانم «شو ژنگلی» با ویروس‌های کرونا را انستیتوهای ملی سلامت آمریکا تامین کرده است. می‌توان گفت‌وگویی پشت صحنه را تصور کرد که در آن دولت چین می‌گوید: «اگر این پژوهش تا این اندازه خطرناک بوده است، چرا منابع مالی‌اش را تامین کردید و چرا این کار را در قلمروی ما انجام دادید؟ و آمریکا نیز در پاسخ می‌گوید: «مثل اینکه شما بودید که گذاشتید فرار کند. اما آیا واقعا لازم است که این بحث را به فضای عمومی بکشانیم؟»


 

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر