چطور میشد "شدّت" عدالت علی را برد زیر سایه؟
چطور میشد ماجرای شکایت علی (که خلیفه بود) را از آن یهودی که زره حضرت پیش او بود و حکم قاضی را به نفع یهودی، به حاشیه سپرد؟
چطور میشد توجه نداد به رفتاری که علی با برادرش عقیل کرد؛ که با وجود نداری و پریشانی برادر، رضا نداد که سهم برادرش از بیتالمال مسلمین را بیشتر کنند؟
چطور میشد از جملات نامه علی به مالکاشتر راحتتر از همیشه عبور کرد؟ جملاتی مثل: «مگوی كه مرا بر شما امیر ساختهاند و باید فرمان من اطاعت شود. زیرا چنین پنداری سبب فساد دل و سستی دین و نزدیك شدن دگرگونیها در نعمتهاست»، «بهترین چیزی كه حسن ظن والی را نسبت به رعیتش سبب میشود، نیكی كردن والی است در حق رعیت و كاستن است از بار رنج آنان و به اكراه وادار نكردنشان به انجام دادن كارهایی كه بدان ملزم نیستند و تو باید در این باره چنان باشی كه حسن ظن رعیت برای تو فراهم آید. زیرا حسن ظن آنان، رنج بسیاری را از تو دور میسازد»، «به هیچیك از اطرافیان و خویشاوندانت زمینی را به اقطاع مده، مبادا به سبب نزدیكی به تو، پیمانی بندند كه صاحبان زمینهای مجاورشان را در سهمی كه از آب دارند یا كاری كه باید به اشتراك انجام دهند، زیان برسانند و بخواهند بار زحمت خود بر دوش آنان نهند»، «اگر دشمنت تو را به صلح فراخواند، از آن روی برمتاب كه خشنودی خدای در آن نهفته است. صلح سبب بر آسودن سپاهیانت شود و تو را از غم و رنج برهاند و كشورت را امنیت بخشد»، «بپرهیز از خونها و خونریزیهای بناحق زیرا هیچ چیز، بیش از خونریزی بناحق، موجب كیفر خداوند نشود و بازخواستش را سبب نگردد و نعمتش را به زوال نكشد»، «برای كسانی كه به تو نیاز دارند، زمانی معین كن كه در آن فارغ از هر كاری به آنان پردازی. برای دیدار با ایشان به مجلس عام بنشین، مجلسی كه همگان در آن حاضر توانند شد و برای خدایی كه آفریدگار توست، در برابرشان فروتنی نمایی و بفرمای تا سپاهیان و یاران و نگهبانان و پاسپانان به یك سو شوند، تا سخنگویشان بیهراس و بیلكنت زبان سخن خویش بگوید. كه من از رسولالله بارها شنیدم كه میگفت: پاك و آراسته نیست امتی كه در آن امت، زیردست نتواند بدون لكنت زبان حق خود را از قوی دست بستاند. پس تحمل نمای، درشتگویی یا عجز آنها را در سخن گفتن. و تنگ حوصلگی و خودپسندی را از خود دور ساز»، «اگر والی از مردم رخ بپوشد، چگونه تواند از شوربختیها و رنجهای آنان آگاه شود؟» و «مهربانی به رعیت و دوست داشتن آنها و لطف در حق ایشان را شعار دل خود ساز. چونان حیوانی درنده مباش كه خوردنشان را غنیمتشماری، زیرا آنان دو گروهند یا همكیشان تو هستند یا همانندان تو در آفرینش» ...
.
.
.
شاید با این روش که از همه شئون درخشان او، یگانه روز میلادش، روز شادی و دلخوشی را، نه تبدیل به روز "خلیفه عادل" و "قاضی" کردن، که تبدیل به "روز پدر" کردن!
خلیفه عادل! تولدتان مبارک.💐
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر