.
«آنها که میخواهند از تو گوش درست کنند و چشم بگيرند و مغزت را بخورند، هر که باشند جنايتکارند. آنچه که استبداد را شکل میدهد، همين پوکشدن آدمها و از دست رفتن بينات و کتاب و ميزان است. سردستهى تمام اساسهاى استضعاف و استبداد و استثمار و استعمار و ... سردستهى تمامى اينها همان پوککردن و استخفاف است. فَاسْتَخَفَّ قَوْمَهُ فَأَطاعُوهُ (سوره زخرف - آيه پنجاه و چهار). فرعون هنگامى که آدمها را پوک کرد، میتواند آنها را از خودش پر کند و میتواند آنها را به دام بيندازد، چون آدمهاى پوک مجبورند که از تو بپرسند و تو هم مجبورى که به آنها بگويى و بر آنها فرمان برانى. اين ديگر فرق نمیکند که حاکم يک نفر باشد يا يک جمع. شورايى شدن استبداد را نفى نمیکند، چون آدمهاى پوک را شورا به کار میکشد. آنجا که توده همراه بينات و کتاب و ميزان شده باشد، آنجاست که میتواند حرفش را به نمايندهاش برساند و میتواند نمايندهاش را کنترل کند وگرنه نماينده، نماينده نيست، که قیم است و تصميمگيرنده است. ما پس از هر مرحله از استبداد به فکر شورا افتاديم ولى از آنجا که زمينهى استبداد را برنچيديم و يا ادامه نداديم، دوباره به استبداد بازگشتيم و حتى بدترين نوع استبداد را گردن نهاديم، چون با رضايت خودمان فرمان پذيرفتيم. تا امروز که اگر اين زمينه به دست نيايد و هر کس همراه اين بينات و هدف و طرح و عمل نشود، آبها به همان جویها باز خواهند گشت.»
📚 علی صفایی حائری | صراط | صفحه ۲۲
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر