یک بار جایی نوشته بودم «گمشدنام آرزوست»؛ نشد، نمیشود. این ناتوانی در "گم شدن" و "برگزیدن کنج خلوت خود و سکوت" که آزارم میدهد، مدام یاد دیالوگ قلیخان و مرادبیک میافتم در سریال "روزی روزگاری" ... مشغولالذمه خود شدن، حسرت و اشک ... تقاص از این بدتر؟ ...
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر