دوست دیرینهام، حسین آقای نجّاری عزیز، به اینکه سازمان صمت برای خبرنگارانی که تیم این سازمان را در سفر به معدن انگوران همراهی کردهاند، کارت هدیه "حداقل" به مبلغ «۳۰۰، ۴۰۰ و حتی ۵۰۰ تومانی» در نظر نگرفته، اعتراض کرده است. ایشان حتی نوشتهاند: «اگر اداره صمت این توانایی مالی را نداشت که با ده میلیون اعتبار، جبران مافات کند که حتما دارد، لااقل از مدیریت معدن که عنوان بزرگترین معدن خاورمیانه را یدک میکشد میتوانست این مبلغ را بگیرد به خبرنگاران پرداخت کند» و خیلی بدتر: از استاندار خواستهاند "حقالزحمه" خبرنگاران را روی دوش سازمان صمت بگذارد؛ ما راه و زور و قانوناش را نداریم لابد؛ نور علی نور! (متن کامل نوشته جناب نجاری در تصویر)
.
اصلاً معلوم نیست از کجا باید شروع کرد و اصل روضه و غصه کجاست؟! اینکه عضو شاخص جامعه مطبوعاتی زنجان خبر میدهد خبرنگارانی نه به اعتبار صرف ارزشهای خبری معدن انگوران که از جمله به امید کارت هدیه سازمان صمت یا پیمانکاران سازمان صمت 240 کیلومتر را تا انگوران رفته و بازگشتهاند؟! چشمداشت که شاخ و دم ندارد! تور خبری با تور تبلیغاتی یکی بود؟! یا اینکه اوضاع رسانهها آن قدر وخیم است که دوستان چشم به دستان ارباب صنعت و معدن دوختهاند؟! یا چطور شد "حقالزحمه" خبرنگار بر دوش غریبهی محتاج "تمجید" گذاشته شد؟ این خدشه به "استقلال" رسانه نیست؟ مگر گرفتن هدیه توسط ارباب جراید یک "منکر" جهانی نیست از این بابت که نکند خدای نکرده قلم را به سود آنکه پول میدهد و پول بیشتر میدهد بچرخانند؟ اصلا باید معلوم شود بود و نبود رسانههایی که نَفَسشان و حق زحمتشان مرهون لطف استاندار است، چه توفیری به حال مردم دارد؟ این همه خبرگزاری دولتی و متصل به جیب مردم کم است برای مقامات؟ بسیار و بسیار و بسیار مایه تاسف است که "منکر" چشم دوختن به بند کیف پول ارباب قدرت و ثروت چنین به "معروف" بعضی خبرنگاران تبدیل شده حتی اگر نانی و نمکی ندارند تا قوت لایموت کنند. شاید اگر شش سال پیش من نوعی زده بودم توی دهان آن خبرنگاری که پیش همه ما خبرنگاران حاضر در جلسه از استاندار وقت "لوح تقدیر" برای خودش و دوستاناش خواست، فضاحت این همه بالا نمیگرفت؛ این همه "رو" نبود و گرنه کیست نداند کسانی - در طول همه سالهایی که معلوم شد "نیوز پیپر" چیست - خبرنگار شدهاند و میشوند برای "پریدن" و "جهیدن" از سکوها؟ یک مقصر بزرگ این "معروف" شدن "منکر"، کسانیاند در رأس سازمانها و شرکتها، که باور کردهاند اگر هدیه به خبرنگارجماعت بدهند، امن و امان دارند! کمسوادی و بیاطلاعی برخی خبرنگاران از مهمات سوژههایی که درباره آن گزارش تهیه میکنند فقط در چرخه غباراندود همین بده-بستانهای "حقیقت"سوز است که نادیده گرفته میشود و آنچه ریشه میگیرد شوآفهای مضحکِ امید بر باد ده است.
.
ماجرا در بخشی اما واضح است؛ اگر به هر دلیلی اوضاع رسانه دوستان مطبوعاتی به سامان نیست (که نیست)، دولت باید تدبیری کند برای کمک، برای تشویق رسانهها برای یافتن راههای نو با شرط حفظ استقلالشان. چاره برای باز کردن این گره فروش اعتبار "رسانه" و "خبرنگاری" در قالب کارت هدیه نیست. این سوءاستفاده از "خبرنگاری" است. در میانه میدان وخیم بیاعتنایی عمومی به رسانههای کلاسیک، اگر خبرنگارانی شأن زحمت خود را چنین به میزان "کارت هدیه" و "لطف استاندار و صاحبان معدن" بیاورند، تیرهای بیشتری بر پیکر رسانههای خود انداختهاند.
.
نمیدانم این انتظار معقول و بهجاست یا نه ولی خانه مطبوعات زنجان شایسته است که از این سوگیری عضو هیئت رئیسه خود به صراحت تبرّی بجوید. سازمانهای دولتی و غیردولتی مکلف به جبران خسارت رسانهها در روزگار افول رسانههای کلاسیک نیستند. دری که باید زده شود، در دیگری است.
.
«شما به عنوان خبرنگار باید: مستقل باشید | خبرنگاران باید خود را از هرگونه وابستگی دور کنند و تنها به حقوق عمومی توجه داشته باشند | از وابستگی به انجمنها، گروهها و هر نوع فعالیتی که ممکن است به فعالیت حرفهای شما ضربه وارد کند، اجتناب کنید | از قبول هدیه، سفر مجانی و پیشنهادات ویژهای که ممکن است به شما بشود، امتناع کنید | از شرکت در فعالیتهایی که ممکن است با وظیفه شما به عنوان خبرنگار تداخل داشته باشند، دوری کنید | نسبت به عملکرد آنهایی که قدرت را در دست دارند، هوشیار و شجاع باشید | آنهایی که در رسانه شما آگهی میدهند یا برخی گروههای فشار ممکن است برای پوشش یا عدم پوشش خبری در رابطه با موضوعی، خواسته های غیرمعمول داشته باشند. در برابر این خواستهها مقاومت کنید | نسبت به منابعی که در برابر پول حاضر به در اختیار گذاشتن اطلاعات هستند هوشیار باشید، از معامله بر سر خبر اجتناب کنید ...»؛ اینها بخشی از اصول اخلاقی «جامعه خبرنگاران حرفهای[SPJ]» است.
.
***
پاسخ آقای قربانلو (روابط عمومی سازمان صمت) به آقای نجاری هم خواندنی است:
با سلام محضر جناب آقای نجاری و دوستان بزرگوار
مطالبی در چند بند و به شرح ذیل جهت استحضار حضرتعالی و سایر عزیزانی که در این خصوص اظهار نظر و گاه ابراز تاسف نمودند تقدیم میدارم:
۱- موضوع برنامه، افتتاح معدن زیرزمینی سولفوره انگوران بود که با همت سازمان توسعه و نوسازی معادن ایران و قرارگاه سازندگی خاتم الانبیاء انجام گردیده که زمینه اشتغال ۵۰۰ نفر فراهم کرده است. ارزش های خبری این رویداد بیشتر از تعداد انگشتان دو دست است.
۲- در این مراسم معاون وزیر صنعت، معدن و تجارت، فرمانده قرارگاه سازندگی خاتمالانبیاء، مدیرعامل شرکت تهیه و تولید موادمعدنی ایران و استاندار زنجان و نماینده محترم مردم منطقه در مجلس حضور داشتند.
۳- با توجه به لزوم هماهنگی سفر دوستان خبرنگار و انجام امورات مربوط به بیمه این عزیزان از روز قبل ثبتنام از خبرگزاریها و نشریات که تمایل به اعزام خبرنگار و عکاس را داشتند انجام و تعداد ۳۴ نفر در لیست اعزام ثبت شد.
۴- هماهنگی با مبادی ذیربط از جمله معدن جهت ارائه رپرتاژ اگهی از مراسم افتتاح (و نه کارت و یا حقالزحمه) انجام که به جهت مخالفت صریح نهادهای نظارتی به جهت دولتی بودن تمامی ارگانهای دخیل در افتتاح و بهرهبرداری از معدن جواب منفی دریافت شد.
۵- عدم ارائه رپورتاژ اگهی به اطلاع دوستان که موضوع را جویا شده بودند رسانده شد در نتیجه از تعداد ۳۴ خبرنگار معرفی شده تعداد ۱۸ نفر انصراف و تعداد ۱۶ نفر در مراسم حضور یافتند.
۶- تامین خودرو مناسب، تکریم خبرنگاران حاضر در مراسم، ایجاد شرایط مناسب برای پذیرایی نهار و بازدید از معدن روباز انگوران و ایجاد فضای مناسب برای طرح سئوالات خبرنگاران از اقداماتی بود که حسب وظیفه میزبانی، از سوی مدیریت معدن انجام گردیده بود.
* ناب آقای نجاری عزیز در این ۱۹ سالی که افتخار همکاری با دوستان خبرنگار را دارم برای نخستین بار است که به صورت علنی و شفاف درخواست حقالزحمه و یا کارت بانکی برای تهیه خبر را میشنوم. اگر چه این موضوع در مراودات غیرعلنی و از سوی برخی مطرح میشود ولی این منکر جهانی در شغل خبرنگاری را در عجبم از طرح آن توسط حضرتعالی.
* آیا افتتاح معدن زیرزمینی با اشتغالزایی ۵۰۰ نفر و با حضور مقامات عالی کشوری که در بالا اشاره شد فیالنفسه ارزش خبری برای حضور خبرنگار را ندارد
* بنده از نزدیک و به جهت تجربه مستقیم کاری از مشکلات عدیده چاپ و نشر و تهیه خبر و معیشت فعالان اطلاع رسانی اطلاع کافی دارم ولی مرتفع نمودن این مشکل با طریقی که (پرداخت حقالزحمه و ارائه کارت بانکی) جنابعالی ترسیم مینمایید امری است که بزرگان حوزه خبر و خبرنویسی آن را مذموم دانسته و نکوهش کردهاند.
* علیایحال جناب نجاری عزیز با شناختی که از بنده دارید میدانید تمام تلاش خود را جهت ارج نهادن به مقام خبرنگار، حفظ کرامت و جایگاه خبرنگاران و ترسیم مسیری برای تامین منابع مالی جهت حمایت از حوزه چاپ و نشر جراید را بکار میبرم.
+ به روز رسانی: توضیح بعدی آقای حسین نجاری را اینجا بخوانید: «عصر آرمانگرایی به سر آمده است»
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر