آن نظامی که "نه"های "اکثریت" مردم را نمیشنود و بر این مبنا به صورت مستمر حکم میراند و مدتی طولانی بر سر کار میماند، همه حرکت و جنبشها و نقد و مخالفتها را برای اسقاط و براندازیاش بیرحمانه سرکوب میکند، متقابلا به سقوط اکثریت "شهروندان" رضایت داده؛ که حتی آن را (سقوط و براندازی شهروندان را) خواسته و ناخواسته تشویق و ترویج کرده ... و براندازی شهروند یعنی "ناامیدی" او، یعنی وحشت او، انزجار سیاسی او و کنارهگیری مدنی او ...
فرقی نمیکند روی نشنیدن این "نه"ها چه اسمی بگذاری، چطور حتی تعبیر "بله" از آن بکنی یا "نه"ها را به دُم کدام دشمن بچسبانی.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر