۱۳۹۹ تیر ۴, چهارشنبه

چهارپاره – 150 | کجاهاییم؟




اول) حجت‌الاسلام‌والمسلمین غلامحسین محسنی اژه‌ای فرمودند: «برای بسیاری از معاونین عالی قوه قضاییه، رییس پیشین و حتی من احراز نشد که ایشان (اکبر طبری) متخلف است وگرنه حتما اقدامی می‌کردیم.»
برای عموم محرز است که حجت‌الاسلام‌والمسلمین غلامحسین محسنی اژه‌ای از سال 84 تا 88 وزیر اطلاعات بود، همچنین دادستان دادگاه ویژه روحانیت و دادستان کل کشور بوده، الان هم معاون اول قوه قضائیه جمهوری اسلامی ایران است و از اعضای مجمع تشخیص مصلحت نظام. اژه‌ای یک سر و گردن از همه همکاران فعلی خودش بالاتر است، به خاطر همین هم گفته: «"حتی" من ... »
اکبر طبری که از مقامات سطح‌بالای قوه قضاییه بوده، در یک فقره 42 میلیارد تومان شیتیل دریافت فرموده بودند و الان در حالی که طلبکارند، محاکمه فرموده می‌شوند. دکتر زورکی هسته‌ای (جناب زاکانی، عضو سابق بسیج دانشجویی، نماینده انقلابی فعلی قم) هم تازه فهمیده طبری چهل سال قبل "مجاهد" بوده؛ خیلی "به موقع"!
آیا اگر تنه اکبر طبری به تنه اصلاح‌طلبان (که هم خدا و هم حضرت جمهوری اسلامی به زمین گرم‌شان زده) و منتقدان "بسیاری از معاونین عالی قوه قضاییه، رییس پیشین قوه و "حتی" حجت‌الاسلام‌والمسلمین غلامحسین محسنی اژه‌ای" خورده بود، روند "احراز تخلف" ایشان این‌همه به درازا کشیده بود؟
.
دوم) لابد از خاطره کاپیتان امیر اسداللهی (خلبان هواپیمای ایرباس شرکت هواپیمایی ماهان) خبر گرفته‌اید(+)؛ تقدیس و توجیه قاچاق، رشوه و استفاده از هواپیمای مسافری با 200 مسافر برای حمل کالای قاچاق (ممنوعه) در دفاع از حرم (و بشار اسد در سوریه) را به خاطر بسپارید؛ "تمدن نوین اسلامی".
هیچ‌کدام انتظار نداشتیم هواپیمایی ماهان این خاطره را تکذیب نکند.
همین‌طور تفریحی بدانید که ایسنا 26 فروردین 92 خبری منتشر کرده بود با این عنوان: «چهارمین فرود اجباری هواپیمای ایرانی در فرودگاه بغداد»(+)
.
سوم) موسیقی جانسوز، افکت‌های غم‌انگیز، چشم‌های اشکبار بازماندگان و خانم مصاحبه‌کننده، حرکت‌های آرام تصاویر؛ این‌ها متریال برنامه‌های تقدیس "شهدا"ی مدافع حرم است. هیچ‌گاه شبکه "افق" چنین متریالی را برای کشته‌شدگان و فریب‌خوردگانی که آبان سال 98 در خیابان‌های این کشور از این دنیا رانده شدند، فراهم نخواهد کرد؛ کشته‌شدن آنها هیچ داغی نبود بر دل بازماندگان‌شان، هیچ اشکی برای‌شان ریخته نشد، هیچ ترانه‌ای برای‌شان خوانده نشد ... اما "خدا" که هست.
.
چهارم) یک بار، چند سال پیش، جایی نوشته بودم سیر تحول بسیج را در سیر تحول نام نهاد مالی این سازمان منسوب به مستضعفین ببینید؛ سال 72 "صندوق قرض‌الحسنه بسیجیان" را تشکیل دادند، بعد اسم‌اش را خوشگل و تبدیل کردند به "بانک مهر اقتصاد"؛ لابد دیده بودند پولسازی بانک خوش است. تا توانستند به وفاداران "حال" دادند. این "بانک" تا آخر هم مجوز از بانک مرکزی "نداشت" ولی آن قدر زور داشت که در تمام کشور تابلو زده بود: "بانک مهر اقتصاد". سازمان‌ مالی بسیار بزرگی تشکیل داده بودند، پر از شرکت‌های تو در تو و سهام کلی شرکت را زیر لوای اجرای اصل 44 و خصوصی‌سازی به کام کشیدند؛ اشتباه نکنم سلطان (معادن)"روی" کشورند، تا تراکتورسازی و فولاد و ساخت پمپ‌های بنزین دست دارند؛ یک غول ِ پولداری شده "صندوق قرض‌الحسنه بسیجیان (مستضعف)" سابق. آن سیر تحول حالا یک گام هم رفت جلوتر؛ در بانک سپه ادغام شد. توجه دارید؟ تشریف بردند داخل قدیمی‌ترین بانک کشور ... و بله؛ «بسیج میقات پابرهنگان و معراج اندیشه پاک اسلامی است که تربیت‏ یافتگان آن، نام و نشان در گمنامی و بی‌‏نشانی گرفته‏‌اند. بسیج لشکر مخلص خداست که دفتر تشکل آن را همه مجاهدان از اولین تا آخرین امضا نموده‌اند»، و البته که «میزان حال فعلی افراد (از جمله: "بسیج") است» ...


هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر