.
محمد فاضلی گفتوگویی خواندنی و قابل تأمل با شماره 61 مجله اندیشهپویا کرده که من سه بخش آن را نقل میکنم:
🔹 احساس و سایه و شبح ناامنی به اندازه خود ناامنی خطر تولید میکند. یک برهه حساس ساخته شده و مردم دائما سر یک پیچ خطرناک نگه داشته شدهاند. جوامع باید هر ۲۰ تا ۵۰ سال از یک پیچ رد شوند. اگر قرار باشد هر روز توی پیچ باشید یک جایی از ماشین پیاده میشوید و میگویید کافی است. همه آدمها که نمیخواهند با آدرنالین بالا زندگی کنند. همه هم روشنفکر نیستند. باید انسان معمولی بودن را برای مردم به رسمیت بشناسیم.
🔹اتفاق بدی که در جامعه ایران تحت تأثير انباشت ناکارآمدیها و اثرگذاری فضای بیرونی دارد میافتد این است که بخشی از جامعه از نارضایتی به خشم گذر کرده و دارد از خشم وارد نفرت میشود. در نفرت دیگر ظرفیت گفتوگو از بین میرود. ما در فضای مجازی با جمعیت متنفری روبهروییم و بدی این متنفرشدگان این است که حتا اگر تعدادشان کم باشد، صدایشان بلندتر شنیده میشود. به گمانم هنوز تعداد امیدوارها بیشتر است اما صدای متنفرها بیشتر شنیده میشود... فضای مجازی فقط دارد گذر [از] خشم [به] نفرت را بازتاب میدهد. آن را تولید نمیکند. آن نهاد ناآرام ایران است که در نتیجه انباشت ناکارآمدی و فساد و تبعیض جلوی چشم آمده و این فضا را ساخته است. اینطور نیست که اگر فضای مجازی نباشد، نفرت تولید نشود.
🔹 [مصاحبهکننده: همین چند روز قبل دختری بعد از ماجرای حکمی که برای رفتن به استادیوم گرفته، خودسوزی کرده اما کجای دنیا یک دختر برای استادیوم رفتن خودسوزی میکند؟ ... گفت:] هر کسی جامعهشناسی تاریخی کار کرده باشد میداند که هیچ دو کشوری شبیه هم نیستند. پس همه کشورها به یک معنا ویژگیهای استثنایی دارند. اما استثنایی بودن ما به این شکل است که نظام سیاسیمان از آنچه عقل امروز بشری بدیهی میداند، بداهتزدایی میکند.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر