▪️
کمتر از 3 سال قبل، معاون سیاسی وقت استاندار (شهبازی) به مدیرکل وقت فرهنگ و
ارشاد اسلامی استان زنجان (مقدم) زنگ میزند و میگوید که دادستان (مظفری) از نامهای
که برای او فرستادهای گلهمند است، تماس بگیر و دلجویی کن. آقای مدیرکل برای دلجویی
زنگ میزند ولی اصلا به فکرش هم خطور نمیکرده که ممکن است نامه جعلی باشد و با
لحنی بد و ناشایست خطاب به دادستان، با امضای او که «کنسرتها به ما ربط دارد»!
بعدتر از دفتر یکی از مقامات سپاه زنجان با مقدم تماس میگیرند و میخواهند درباره
نامهای با او صحبت کنند که برای آنها با امضای مدیر کل ارشاد ارسال شده، باز با
لحن بد و ناشایست که «از انتخابات 92 درس بگیرید»! مدتی بعد وزیر وقت ارشاد (جنتی)
از مدیرکلاش در زنجان میپرسد که «چرا میخواهی استعفا کنی؟» در حالیکه مدیرکل
اصلا نامه استعفا ننوشته بوده! مسئله جدی گرفته میشود؛ نامه به دستگاههای دولتی
ارسال میشود که قبل از هر اقدامی، در مورد اصالت نامههای ارسالی با سربرگ اداره
کل ارشاد و امضای مدیرکل، مطمئن شوند. مدیرکل ارشاد برای پیگیری موضوع ِ ارسال
نامههای جعلی با دادستان مشورت میکند. پلیس آگاهی وارد ماجرا میشود و یک هفته
بعد معلوم میشود متهم اصلی ارسال نامههای جعلی، یکی از کارمندان رسمی خودِ
اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی زنجان (شاغل در یکی از شهرستانهای تابع) است که با
مدیر کل اختلاف داشته. بهانه، احتمالا اصرار قانونی مدیرکل (مقدم) به این که آقای
... لزوماً باید در همان شهرستانی خدمت کند که از محل سهمیه آن شهرستان، استخدام
رسمی دولت شده. او را چند سال پیش در دوره مدیرکلی رئیس ستاد انتخاباتی احمدینژاد
در ارشاد زنجان، جذب کرده بودند. متهم بازداشت میشود در حالی که در مورد مزاحمت
تلفنی علیه خانواده مدیر کل و تهدید آنان نیز، متهم است. دادگاه، وی را به 10 سال
زندان محکوم میکند، در تجدید نظر، میشود: 5 سال. فشار به مقدم برای گذشت، فزونی
میگیرد. مدیرکل میگوید من فقط میتوانم از حق شخصی خودم بگذرم. متهم برای دو ماه
زندانی میشود. اجرای حکم تعلیق میشود. کارمند، با وجود تایید مجرمیت توسط
دادگاه، با وجود سوءاستفاده از اعتبار نام و امضای اشخاص حقوقی و فریب مقامات،
اکنون دوباره سر کار است! ... پایان داستان.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر