۱۳۹۷ تیر ۲۶, سه‌شنبه

✳️ بر اساس «نَه»





1) انتخابات دو بال دارد؛ مشارکت و رقابت. اگر انتخاباتی با 100درصد مشارکت واجدان شرایط رای دادن برگزار شود ولی کسانی که حق انتخاب‌شدن دارند، بسیار محدود و معدود باشند طوری که شعاع دایره «رقابت» ناچیز باشد، این انتخابات، انتخابات نیست؛ عین پرنده‌ای که یک بال ندارد و پرنده نیست.

2) کارل پوپر معتقد است دموکراسی این نیست که با رأی دادن، کسانی را بفرستی آن بالا برای حکومت کردن (و تاریخ بسیاری را سراغ دارد که با نردبان رای بالا می‌روند و نردبان را می‌شکنند). دموکراسی در «پایین کشیدن» کسانی‌ است که آن بالا هستند. پایین کشیدن‌شان بدون خشونت؛ با ابزار صندوق رای.

3) یک انرژی منفی تلبنار‌شده‌ای نزد مردم علیه اوضاع جاری وجود دارد؛ سال‌هاست که وجود دارد. طعم بسیاری از انتخابات (به خصوص در انتخابات ملی و نه منطقه‌ای ِ «ریاست جمهوری»)، طعم «نه» است نه «بله». مردم به کسی رای می‌دهند تا کسی دیگر بالا نیاید. حتی انتخابات 84 هم استثنا نبود؛ مردم به کسی در مرحله دوم رای دادند که گمان کردند از زمره «حاضران در بالا» نیست.

4) آن «انرژی منفی» باید توسط خود سیستم تخلیه شود اگر قرار نیست گره‌ها در دل مردمان سفت‌تر و راه خشونت هموار شود. چاره، انتخابات است؛ انتخابات به معنی فراهم کردن یک مجال «نه» گفتن از طرف مردم.

5) بله، مردم از این «نه»ها سال‌هاست که می‌گویند؛ اگر نه از سال 72 (25 سال قبل - دور دوم ریاست جمهوری مرحوم رفسنجانی که آرای  او ریزشی جدی کرد) که لااقل از سال 76 و انتخاب سیدمحمد خاتمی بر خلاف همه تلاش‌ها و سیگنال‌های که آن بالایی‌ها به نفع رقیب او ترتیب داده بودند.

6) این «نه» در این شرایط، البته باید:
الف: «شنیده» شود
ب: حمل بر نادانی و بی‌اطلاعی و بی‌بصیرتی مردم نشود تا در پی آن کاروان‌های بصیرت، آمپول‌های بصیرت را به سوی ورید و عضلات مردم نشانه روند
ج: بر اساس آن، تغییراتی مهم رخ دهد، تصمیماتی که قبلا گرفته نشده، گرفته شود، کسانی دور از دسترس رای مردم در ادوار گذشته، صلح‌آمیز پایین کشیده شوند.

7) تخلیه انرژی منفی، ضروری است. به طور واضحی همه، حضور سنگین و موثر این انرژی منفی را حس کرده‌اند؛ حتی آیت‌الله جنتی (وقتی همین چند وقت پیش گفت: «اگر این نظام برود، باید بدانند دشمن چه بر سر ما می‌آورد»). این به نفع همه است که کار درست در زمان درست انجام شود. همه می‌دانیم اکثریت مردم ایران در طی چهل سال، از کسانی  که از بذل جان و مال و آبروی خود برای حفظ  انقلاب دریغ نداشتند، تبدیل شدند به کسانی که با وجود حکم مراجع و خواهش دولت، از 44هزار و 500تومان یارانه ماهانه خود منصرف نشدند.

8) مردم حرف دارند. باید شنیده و بر اساس آن اقدام شود. اگر شناخت‌شان از اوضاع در این چهل ساله، «تربیت» نشده، بعد از این هم تربیت نخواهد شد! مهم این است این پتانسیل منفی و خشونت‌اندود، تخلیه شود؛ به درستی و توسط خود سیستم.




هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر