این یک
قاعده است؛ عموماً به دنبال قرائنی برای تایید تصمیم و انتخابهایمان هستیم و همین
قاعده است که ناشران «اخبار جعلی» را به موجسوارانی قهّار تبدیل میکند وقتی مدام
اخباری مخابره میکنند که راستودروغ بودناش فرع بر این است که آیا این خبر، خوشایند
جامعه هدف هست یا نه؟! البته که اقتضائات دنیای رسانههای نوین بر شدت این «مصیبت»
افزوده است.
نظریه
معروف «مارپیچ سکوت» در علوم ارتباطات (که نشان میدهد چرا مردم در صورتی که گمان
کنند در اقلیت قرار دارند تمایلی به بیان عقایدشان نخواهند داشت)، سه پیشفرض
دارد: نخست آنکه «مردم از نوعی توانایی شبهآماری یا همان حس ششم برخوردارند که
به آنها امکان میدهد افکار و عقاید حاکم بر فضای عمومی جامعه را حتی بدون مراجعه
یه نتایج نظرسنجیها تشخیص دهند»، دوم: «مردم از قرارگرفتن در انزوا بیم دارند و
میدانند بیشتر چه نوع رفتارهایی ممکن است آنها را از نظر اجتماعی منزوی کند» و
سوم: «مردم عمدتاً به دلیل ترس از انزوای اجتماعی از ابراز آن دسته از افکار و عقایدشان
که در اقلیت است، خودداری میکنند.»
این
ملاحظات عینی و نظری در کنار هم، موید آن است که نفی و طرد «دروغ»، معالاسف، اصل
نیست؛ مردم (بیآنکه جغرافیا را در آن دارای نقشی اساسی بدانیم) در پی تاییدشدن و
منزوینبودن هستند و این، شاهراهِ غربتِ واقعیت و حقیقت میشود و زادگاه توهم!
محصول این آلودگی و گسترش آن، نه اصلاح امور به نفع شأن انسانی انسانها، که پیچیده
شدن و اضمحلال روزافزون جوامع بشری و به هدر رفتن سرمایهها و امیدها بوده است.
ماریا
کانیکووا (در مقالهای که علیرضا شفیعینسب آن را برای «ترجمان» ترجمه کرده)،
نوشته بود: «مغز ما بهخصوص زمانی در مواجهه با دروغ دچار ضعف است که دروغها نه
تکی، بلکه رگباری به گوش ما میرسند. وقتی ما با سخنان غلط بمباران میشویم،
مغزمان چنان به کار واداشته میشود که دیگر نمیتواند همه چیز را الک کند ...
بالاخره کار به جایی میرسد که بدون اینکه خودمان متوجه شویم، مغزمان دست از تلاش
برای فهمیدن اینکه چه چیز درست است برمیدارد.»
در این
روزهای پر از خبر و موج، وقتی بار روانی روی دوش اقتصاد و تدبیر امور معیشت یکهتازی
میکند، وقتی همین بار روانی با خود مهمات سیاسی و انهدام میبرد، تمرین نقد
باورهای صلبشده خودمان و تردید در درستی آنها، شاید تمرین سختی باشد، اما افق
را روشنتر میسازد؛ که آینده را نه بر پایه توهم و تایید خود که در نقد خود، در
دقت بیشتر روی روایتها و عناصرشان، و در تمییز دادن واقعیت از دروغ، جستجو کنیم.
🔺 این یادداشت
در شماره امروز (20 تیر97) روزنامه قانون: +
🔺
فایل پی.دی.اف صفحه: ++
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر