دیروز
عصر، کنگره بزرگداشت مرحوم هاشمی رفسنجانی در زنجان برگزار شد. طبق اعلام، این
کنگره نخستین کنگره استانی از نوع خود بعد از برگزاری نخستین کنگره در تهران (19 دی
ماه گذشته) و مجری آن در زنجان، دفتر استانی حزب کارگزاران بود. تصور از «کنگره»
(در مقابل مراسمهای معمول بزرگداشت)، بالا بودن وزن و سطح سخنرانیها و ارائه
مقالاتی مبتنی بر پژوهش و یافتههای محققان است اما آنچه رخ داد، یک دورهمی خستهکننده
بود با سخنرانیهایی که مضامینی تکراری داشتند (در دایره بسته هاشمی خیلی زحمت کشید،
به هاشمی خیلی جفا شد، تشییع جنازه آنمرحوم نشان داد مردم او را خیلی دوست داشتند
و هاشمی باید شناسانده شود) و در نهایت توزیع یادمان کنگره بین یاسر هاشمی،
سخنران، استاندار، معاون استاندار، فرماندار و رییس شورای شهر که تنها امیدهای
«دولتی» نبودن این «کنگرهنما» را نیز بر باد داد!
مراسم
با بیش از یک ساعت تاخیر آغاز شد، سالن 900 نفری پر نشده بود و بعد از هر سخنرانی،
جمعی سالن را ترک میکردند، مجریِ کمسواد یا شاید رند(!)، بارها (و البته صرفا در
ابتدای اجرا) از مرحوم هاشمی با عنوان «آیتالله العظمی» یاد کرد، دبیر کنگره،
امام جمعه، استاندار، یاسر هاشمی، مجید انصاری و محسن غرویان سخنرانی کردند؛ مجید
انصاری (عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام) که به دلیل آنچه «ضیق» وقت خواند، اعلام کرد
سخنرانیِ آماده شدهی خود را کنار میگذارد، «50 دقیقه» و تا دقایقی قبل از حرکت
قطار و بازگشتاش به تهران، یکریز حرف زد که پیشنهاد ساخت فیلم سینمایی از زندگی
مرحوم رفسنجانی، احتمالا تنها حرف تازه آن بود، خوشبختانه استاندار زنجان بسیار
کوتاه سخن گفت و متاسفانه آیتالله محسن غرویان، در حد و اندازه دانایی و سوادی که
از او سراغ داریم، حرفی برای گفتن نداشت و عجیب این که اعلام کرد آنچه میگوید
مضمون آن چیزهایی است که قبل از اذان نمازصبح سهشنبه گذشته به ذهن او، درباره
مرحوم هاشمی، جاری شده!
به
عنوان دوستدار و یک علاقمند به مرحوم آیتالله هاشمی رفسنجانی، ادامه برگزاری چنین
ِ اینچنین مراسمهایی را موجب تخفیف شأن آن فقید و صرفا مجالی برای خودنماییهای
ویرانگر سیاسی باغرضهای مشکوک میدانم. سخن نه این است که در چنین مراسمی، باب
نقد و انتقاد (حتی عالمانه و درستِ) مرحوم رفسنجانی باز شود (که اگر باز شود البته
بر غنای آن و بر استقبال از آن خواهد افزود) بلکه خواهش این است لااقل مجریان و
سخنرانان طرحی نو دراندازند، تلاش کنند یا حرفی نو بزنند، یا حرفی قدیمی را از زاویهای
نو تبیین کنند و تا میتوانند پای محققان، استادان دانشگاههای استان و تاریخنگاران
مستقل را به کنگره باز کنند.
اگر
نقطه درخشان زندگی هاشمیرفسنجانی این بود که هیچگاه از در معرض رای مردم قرار
گرفتن نهراسید، وارثان آن مرحوم، یادوارههای او را، تهی از «مردم» نخواهند.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر