«اینجا بدجوری داره به هم میریزه»
این را یکی از دوستان مقیم آمریکا برایم نوشته بود.
او درست میگوید؛ اما همه حرف این نیست؛ اصل ماجرا این است
که «همه جا دارد به هم میریزد» و این تنها محصول چند دستور اول دونالد ترامپ است
که بر صدر ثروتمندترین کشور و قویترین ارتش دنیا نشسته است.
ما خود در ایران، تجربه تلخ "به هم ریختن" را در
سالهای سیاه 84 تا 92 با گوشت و پوست و استخوانمان زندگی و حس کردیم. "به
هم ریختن" با ادعای "درست کردن" آغاز شده بود؛ و البته دقیقا
همزمان با اینکه بسیاری از کارشناسان نشانه روشنی از درستی راه و روشها در دست
نداشتند و سابقهی مدعی نیز، نه تنها هیچ کمکی به خوشبینی نمیکرد، بلکه آوار
نگرانی بود. "ویرانی واضح" البته در نیمه دوم دور دوم ریاستجمهوریِ آن
"انقلابی"، خفتگان و "خود به خفتگیزدگان" را به خود آورد در
حالی که بسیاری از سرمایهها بر باد رفته بود و هنوز هم میرود. حالا البته اوضاع –
در مقوله "به هم ریختن" - به مراتب نگرانکنندهتر است چون کسی که آمده تا
در "آمریکا" انقلاب کند، دایره اثر بسیار وسیعتری دارد. او کار خود را
با جدا کردن مردم از هم آغاز کرده؛ خوبها و بدها؛ همان کاری که افراطگرایان
مذهبی، و عموما مسلمان، مشتاق و مشغول آناند! با این همه آمریکاییها – و همه
دنیا – یک شانس بزرگ در مواجهه با ترامپ دارند؛ اینکه ابزارهای "کنترل"
او و "نظارت" بر او، به دستور، "خنثی" و "بیاثر" نمیشوند،
"افکار عمومی" شکل میگیرد و امتیاز "شفافیتخواهی" (با بیش و
کماش) گرفتار دشنام "فتنهانگیزی" نمیشود.
رسانههای کلاسیک و اجتماعی ِ نو، احتمالا در کنار هم،
سنگینترین بار را بر دوش خواهند برد.
https://t.me/mmoeeni1/1189
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر