۱۳۹۵ خرداد ۱۹, چهارشنبه

لذت انتخاب


اگر خواجه در بند نقش ایوان نباشد، آنچه را باید ارزش اخلاقی بداند که انجام دادن و ندادن‌اش به "اختیار" باشد نه اجبار، اما نه؛ اگر قرار است فقط ایوان و ویترین خوشگل باشد، به اجبار و فشار، لااقل برای مدتی می‌توان، استانداردهای رفتاری خاص را بر جامعه حاکم و سوار کرد.
راستگویی وقتی ارزشی اخلاقی است که آدم‌اش، به راحتی بتواند دروغ هم بگوید ولی به "اختیار"، راستگویی را برگزیند. همین‌طور نماز خواندن و حجاب و این روزها هم "روزه‌داری". این که در مقابل هم‌نوعِ روزه‌دار، که به هر دلیلی سختی‌های روزه‌داری را بر خود هموار کرده، از خوردن و آشامیدن خودداری کنی، ملاحظه محذوریت‌های او را کرده‌ای، به عطر اطعمه و اشربه، مثلا ناخواسته و خواسته او را آزار نداده‌ای و این وقتی "ارزش" است که خودت بخواهی چنین کنی نه از خوف گشت نیروی انتظامی یا گزینش و حراست اداره! روزه‌دار را از قضا صبر خودخواسته در چشم‌پوشی از لذت خوردن و آشامیدنی که مقابل چشمانش رژه می‌روند، به رضایت باطنی و قرابت به خدای ناظر نزدیک‌تر می‌کند اما روزه‌داری که به لحاظ نوع رفتار حاکمیت، فکر می‌کند چه تافته جدا بافته‌ای است که باید همه ملاحظه بهشت رفتن او را بکنند، آن ارزش و رضایت و قرابت را تا حد زیادی از کف می‌دهد!
یادم هست یک بار یکی از دانشجویان ایرانی مقیم فرانسه از روزه‌داری‌هایش نوشته بود؛ از لذت "انتخاب" مسلمانی و شاکی شده بود که چرا در همه سال‌های ایران بودنش، حکومت این لذت را از او گرفته بود.
همه شواهد البته، به تلخی نشان می‌دهد خانه از پای بست ویران است، خواجه گره به ابرو دارد ولی باز در بند نقش ایوان است.
.
.
این متن در تلگرام: https://telegram.me/mmoeeni1/671

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر