۱۳۹۵ اردیبهشت ۱۰, جمعه

توت‌فرنگی‌های سیاه




اول: سه ماهی مانده بود به اجرای طرح پرداخت مستقیم یارانه‌ها؛ مقام رهبری برای نخستین بار از عبارت "اقتصاد مقاومتی" استفاده کرد. اجرای آن طرح، توسط دولت ناپاک و غیرمنضبط به بدترین شکل ممکن آغاز شد و ادامه یافت. اجناس و خدمات گران شد. یک سال بعد ارزش پول ملی، ثلث شد. سهم تولید از یارانه‌ها پرداخت نشد. مبلغ یارانه‌ها هم ثابت ماند. دولت برای تامین کسری خود برای پرداخت همین یارانه‌ها، دست در جیب شرکت‌های دولتی کرد؛ این شرکت‌ها حتی از پرداخت بدهی پیمانکاران عاجز شدند، به روزرسانی تجهیزات که جای خود داشت. در فاصله 5 سال و نیم بعد از آن تاریخ (تا موعدِ «اقتصاد مقاومتی؛ اقدام و عمل»)، اتفاقات مهمی رخ داد: «تحریم نعمت است» و «دعا کنید تحریم‌ها عمیق‌تر شود» تبدیل شد به «تحریم‌ها ظالمانه است»، بعد نوبت برجام شد و پسابرجام و حالا انگار همه آن نکبت‌های قبل از 92 قرار است از یاد مردم برده شود!
.
دوم: رفته‌ام روزنامه بخرم، به جای آن از دستفروش بغل‌دست دکه روزنامه‌فروشی، کتاب می‌خرم؛ از آن کتاب‌های دو هزار تومانی ِ دست دوم. لابد پیرمرد از دور حواس‌اش بود؛ فکر کرده فرهیخته‌ای – چیزی گیر آورده! با موهای سفید، چند دندان ریخته، کتی کهنه به تن و البته روان در حرکت و حرف! ناغافل آمد به طرف من. گفت: آقا! این که اینجا نوشته یعنی چی؟ یک بنر را نشان می‌داد؛ «تحقق شعار "اقتصاد مقاومتی؛ اقدام و عمل" به رای به دکتر "..."». می‌گویم: «منظورش این است  که اگر به فلانی رای بدهی، اقتصاد مقاومتی درست می‌شود.» می‌پرسد: اقتصاد مقاومتی یعنی چی؟ منتظر پاسخ من نمی‌ماند: یعنی بیشتر گرسنگی بکشیم. خودم می‌دانم (کلی هم فحش بار می‌کند). مگر همین الان گرسنگی نمی‌کشیم؟ پیاز فلان قدر، سیب‌زمینی آن‌طور ... (به کاندیدای مورد مذاکره! فحش می‌دهد و می‌افزاید(!):) این نیامده دارد می‌گوید می‌خواهم برایتان گرسنگی بیشتر بیاورم ... تا سر بازار که برسیم او یک ریز حرف می‌زند و بد و بیراه می‌گوید؛ شاید هم بد و "با راه"!
.
سوم: آقای امام جمعه یک شهر کوچک می‌گوید: چرا از نیروهای بومی و روستاییان کارگر استخدام نمی‌کنید؟ ... هر کسی حرفی می‌زند. مدیر یک کارگاه تولید توت‌فرنگی می‌گوید: یارانه مردم را تنبل کرده (از چند روستا اسم می‌برد) بردیم آگهی استخدام زدیم به در و دیوار، حتی یک نفر نیامد بگوید این آگهی را روی  دیوار خانه من زده‌اید، دیوار کنده شده!  ... کار کارگران این است که سبدهای دو کیلویی توت‌فرنگی را پر و در بسته‌های 300 گرمی تقسیم کنند؛ همین را می‌گویند کار سخت است ... ماه رمضان گذشته سرخود کار را دسته‌جمعی تعطیل می‌کردند و می‌رفتند. می‌گفتند کار در ماه رمضان حرام است! می‌گفتم بابا! حضرت علی چاه می‌کند در ماه رمضان ... سی‌میلیون تومان خسارت دیدم؛ توت‌فرنگی‌ها ماند روی بوته‌ها و سیاه شد، دور ریختیم. اصلا اهل کار نیستند آقا.
.
چهارم: اقتصاد مقاومتی نمی‌شود؛ این خط و این نشان ... دوران بشارت و بذل بهشت برای گرسنگی کشیدن خیلی وقت است سپری شده ... همه چیز به هم ریخته؛ کار عار بود، عارتر شده ... و کسانی که اقتصاد مملکت را و سرمایه اجتماعی کشور را به خاک سیاه نشانده‌اند، هیچ حزن و غم و اندوهی از جانب فرشته "عدالت" ندارند!
.



هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر