خیلی چیزها را به راحتی نمیتوان اندازه گرفت؛ مثل
"ترس"، بعد اگر به جای چند نفر دیگر، یا حتی بزرگتر: به جای یک ملت،
نتوانی ترس و نترسیدن را درست اندازهبگیری و بر اساس این اندازهگیری کاری بکنی،
ممکن است که اتفاقهای بدی رخ بدهد؛ هرچه افراد بیشتری درگیر تبعات این اندازهگیری
نادرست باشند، هزینه و خسارتها بالا و بالاتر میرود. تاریخ پر است از اندازهگیریهای
نادرست "ترس": فتحعلیشاه نترسید و به پشتوانه مراجع تقلید و حکم
جهادشان، جنگ دوم علیه روسیه را آغاز کرد، بعد شکست خورد و بعدتر ناچار شد پای ترکمنچای
را امضا بیندازد، هیتلر نترسید و جنگ را شروع کرد و نابود شد، آمریکا نترسید و
وارد جنگ ویتنام شد و شکست خورد، صدام نترسید و کویت را اشغال کرد و با تحقیر عقبرانده
شد، قبلتر هم نترسید و به ایران حمله کرد و پیروز نشد، احمدینژاد نترسید و تحریمها
را "کاغذپاره" خواند و بعد همه فهمیدیم چقدر هم این تحریمها
"ظالمانه" بوده و تازه باید "نرمش" هم نشان داد.
حالا هم که فرمانده نیروی هوا و فضای سپاه، پیام سیاسی صادرمیکند که «اگر دور تا دور کشور ما را حصار بکشند تولید موشک در ایران متوقف نخواهد
شد، آنها دارند مسئولان ما را از تهاجم نظامی و تحریم میترسانند. این ترس بزرگترین
تهدید برای ماست. توصیه ما به مسئولان این است که نترسند»؛ به طور بسیار منطقی، بیهیچ
مچگیری، باید پرسید "اندازه این نترسیدن" چقدر است؟ اصلا هم کسی نمیگوید
«باید حتما و زیاد هم ترسید»، فقط "اندازه" چقدر است؟ پای تصمیمگیری از
طرف هشتاد میلیون "آدم" در میان است. اگر هم قرار نیست که این اندازه، اعلام عمومی شود (که طبیعی است) فقط باید دعا کنیم درست اندازه گرفته شده باشد و آن چیزی هم که "مردم" از آن میترسند (و انتخابات اخیر نشاناش داد)، نادیده گرفته نشود!
.
.
پ.ن: بعد از آزمایش بلافاصله موشکی بعد از انتخابات اسفند
که روی موشک "عبری" نوشته بود که فلان و بهمان، نوشته بودم که این
مانور، پیام داخلی دارد و آن خط "عبری" نیست؛ "کوفی" است اصالتا؛
و تازگی معلوم شده بود کسانی که به دو لیست اصولگرایان در تهران رای ندادهاند، کوفیاند!
(+)
.
.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر