ابراهیم حاتمیکیا در گفتوگوی خود با رسانهها بعد از
نمایش فیلماش در جشنواره فجر گفته: «حرف ما در سینما باید حرف روز باشد و الان
یکی از مهمترین حرفهای کشور ما، موضوع سوریه است. شما نگاه کنید دم در همین سالن
برای حفظ امنیت، گیت ایکس-ری گذاشتهاند. الان داعش نزدیک کشور ما شده است ...
خدا کند که فیلمسازهای ما متوجه این موضوع بشوند و فیلمهای خود را متوجه این
وضعیت خاص کشور کنند ... اما متاسفانه میشنویم که آثاری که درباره این موضع ساخته
شده هم وارد جشنواره نشده است. 90 درصد فیلمها متوجه این خطر نیستند ... ای کاش
توری برای دوستان فیلمساز بگذارند تا با فضایی مانند سوریه از نزدیک آشنا شوند.»
.
حاتمیکیا از موضع بالا با همکاران خود صحبت کرده است؛ یک
جور «شما متوجه نیستید و من متوجهام»، «شما نمیفهمید و من میفهمم»؛ اگر همکاران
سینمایی او تحمل بالایی داشته باشند، که ظاهرا دارند، این وجهِ بد قضیه نیست. حتی
میشود از این کارگردان سینما، با فیلمهای خوبی که ساخته و خواهد ساخت،
وقتی که میگوید «حرف ما در سینما باید حرف روز باشد» پرسید: «حتی اگر این حرف
روز، فساد اقتصادی در سازمان نظام باشد؟». میشود کلی سوژه روز دست و پا کرد برای
جناب حاتمیکیا و از او خواست وجداناش را قاضی کند که آنها روزترند یا سوریه؟!
اینها البته اصل صحبت او را از ارزش ساقط نمیکند؛ حاتمیکیا، یا هر کس دیگری بر
مبنای دید و تحلیلی که دارد، ممکن است بر
این باور باشد که سوریه مسئله مهمتری است؛ "روزتر" است! نکتهای که او
فراموش کرده – و باور سهوی بودن این فراموشی دشوار است چه آن که خود گرفتارش بوده – مسئله ممیزی و سانسور گسترده سیاسی است؛ این که اگر از قضا سینماگری بخواهد فیلمی
از سوریه بسازد که با قرائت رسمی از اوضاع آنجا نه حتی مغایرت، که فاصله داشته
باشد، اساسا میتواند پروانه ساخت، و نه حتی پروانه نمایش بگیرد؟ ما در کشوری
زندگی میکنیم که داوطلبان انتخابات نظام پزشکی را به جرم نامهنگاری به بشاراسد و
انتقاد از او رد صلاحیت میکنند! یعنی حاتمیکیا سینمای ایران را با کجا میتواند
اشتباه گرفته باشد؟! اگر فیلمساز بر این باور باشد که مثلا این دیکتاتوری نیم قرنی
آلاسد در سوریه ریشه قیام مردمی بوده، میتواند در خیال به «صدا – دوربین – حرکت»
فکر بکند؟ اگر فیلمسازی بر این باور باشد که نزاع قدرتهای منطقهای بر سر بود و
نبود بشار اسد ریشه در طرح سی و چند ساله شیعهگستری درلبنان و سوریه دارد (فارغ از درستی و نادرستی تحلیل)، میتواند
جان سالم از راهروهای ارشاد و دستگاههای تفتیش عقاید به در ببرد؟ آیا داعش از
ابتدای اعتراضات خیابانی در سوریه حضور داشت؟ اساسا داعش علت است یا معلول؟! و مگر
داعشیسم ریشه در جایی غیر از تصور حقپنداری مطلق خود دارد؟ آقای کارگردان، شجرههای
خبیثهی برخاسته از این خاکِ کثیف را در حوالی خود نمیبیند؟ واقعا نمیداند در
مدخل این حوزه، گیت «اگه جرئت داری رد شو» نصب است؟ آقای حاتمیکیا کجا سیر میکند؟!
حاتمیکیا اگر میخواهد فیلم سفارشی بسازد، چرا صدا و سیما را رها کرده و همکاران
صنفی خود را تخطئه میکند؟ همان صدا و سیمایی که در نوبت دوم پخش سریال طنز «دودکش»،
دیالوگ بازیگر اصلی فیلم را که از ناامن بودن سفر به سوریه میگفت، حذف میکند،
جای بهتری برای پهن کردن لحاف و تشک و تبدیل سوریه به مسئله اول مردم ایران نیست؟
.
آقای حاتمیکیا! شما که روی فرش قرمز نمیروید، نظرتان چیست درباره آن گروه سینماگرانی که روی پولهایی
که همیشه برای فیلمهای سفارشی مهیاست، لیز میخورند؟ روی صحبت شما نباید آنها باشند یا نکند مشاوران "هنری - نظامی"تان توصیه های دیگری دارند؟
.
.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر