مرد راهنما، ستونی سنگی را درون غار نشان میدهد و می گوید:
برآوردها نشان میدهد این ستون تا به این شکل شود، 27 میلیون سال طول کشیده؛ یک
ستون به قطر چهلسانتیمتر یا حتی کمتر.
.
از زنجان تا غار کَتلهخور، چیزی حدود 150 کیلومتر راه است؛ حدود 2 ساعت راه.
غار را سال 31 کشف کردند و سال 76 برای اولین بار برای بازدید عموم آماده شد.
مرد راهنما میگوید که ورودی غار چهل تا هفتاد سانتیمتر ارتفاع داشته اما بعد بخشهایی
را کندند و تخلیه کردند تا راه باز شود. حالا حدود دو و نیم کیلومتر را میشود رفت
و دید. میگوید غارنوردانِ بسیاری آمده و رفتهاند و ته غار هنوز ناپیداست؛ اینجا
بزرگترین غار دنیاست. میگوید شما در طبقه همکف هستید و از طبقه چهارم به پایین
(تا طبقه هفتم) آب است. مدام تودههای سنگی و قندیلهایی را نشان میدهد؛ اینها هر هفتاد سال،
یک سانتیمتر بلندتر میشوند، آن یکیها هر صد سال. اینجا و آنجای غار آب چکه میکند،
نه همهجا، و با خود املاحی را میآورد که در صد یا هفتاد سال، یک سانتیمتر قد میکشند؛
مثل شمع که وقتی آب میشود، مخروطهایی شکل میگیرد. این مخروطها از سقف غار آرام
آرام شکل میگیرند و پایین میآیند و برخی از کف غار به بالا شکل میگیرد که وقتی
به هم میرسند، میشود یک ستون. آن ستونی که راهنما نشان می داد، یکی از آنها بود
که 27 میلیون سال قبل شروع کرده بود به تولد. دیدن مخلوقی 27 میلیون ساله وقتی عمر
تو به زور به هفتاد خواهد رسید (خواهد رسید؟)، آدم را گیج و تحقیر میکند.
.
نمیدانم چطور میشود آن حس حقارتی را که از نگاه کردن به
مولود میلیونها ساله کائنات به آدم دست میدهد، دنبال خود کشید؛ آن حسی که انگار
جبهه جان و تن را حقیر میکند و میخواهد روح را بزرگ کند، جلا بدهد. آن حس، زنده
و همراه که باشد انگار حرف "سورن کیر کگور" را در "ترس و
لرز"، راحتتر میشود فهمید: «هر کس که گنجهای جهان را در اختیار دارد، به
هر شیوه نیز که آنها را تحصیل کرده باشد، صاحب آنهاست. در جهان روح چنین نیست. در
اینجا نظمی الهی و سرمدی حاکم است، در اینجا باران به یکسان بر صالح و ناصالح نمیبارد،
در اینجا آفتاب به یکسان بر نیک و بد نمیتابد، در اینجا آن کس که کار میکند روزی
به دست میآورد، تنها آن کس که تشویش را شناخته است، آرامش مییابد، تنها آن کس که
به هاویه فرو شود، محبوب را نجات میدهد، تنها آن کس که کارد میکشد، اسحاق ]به باور ما: اسماعیل[ را به دست میآورد.»
.
پ.ن: زنجان که آمدید، رفتن و دیدن غار کتلهخور را از دست
ندهید؛ سر راهتان گنبد سلطانیه را هم میبینید.
.
.
در پلاس (+)
.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر