درست 24 روز قبل یک جای خاصی بودم که در عرض یک دقیقه، دو
بار از من سئوال شد که «خب! حالا چرا اسم وبلاگت «راز سر به مُهر» است؟»
.
قبلا و برای سالها داخل پروفایل وبلاگ، داستان نام وبلاگم
را توضیح داده بودم بعد فکر کردم نباید برای خیلیها مهم باشد، یا توضیح خیلی
تکراری شده و حذفاش کردم امّا ظاهرا این طور نیست و نباید حذف میکردم! سال قبل
هم که ناگزیر مشغول تسویه از دانشگاه شده بودم مسئول گروه بعد چند سئوال همدلانه،
پرسیده بود: اسم وبلاگتون چیه؟ و وقتی جواب را شنیده بود، انگار که اسم رمز
خطرناکی شنیده باشد؛ گفته بود: "عجب اسمی"!
.
حالا تکرار میکنم که نام وبلاگ، محصول تفال به دیوان حافظ
در لحظه شروع وبلاگنویسی (هفتم دی ماه 82) است. متن کامل غزل را اینجا (+)
بخوانید. توی همان مصرع دوم متوقف شدم؛ "گفتم این خود نام است". حالا اگر
برای برخی، این نام تداعی رمز و راز میکند، یا حتی تداعی توطئه، من بیتقصیرم! نمیدانم؛
شاید میشد انتخابهای بهتری داشت از دل همین غزل؛ این غزل غریب و عزیز، ولی من، پابند این نام شدم.
.
.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر