۱۳۹۳ خرداد ۲۱, چهارشنبه

159

سلام دوست ِ خوب و  خوبی ِ دوستی
.
ثمر ِ خاطر و خاطرات و تمنای ِ یاد دوستِ ما را، گو به تمامی بر دوش کلمات گذاشته‌اند عزیز؛ عصای دست و عطر نفس و نقش مِهر بر زندگی پرساز و سوز و مُهر بر لبان ِ دشواری‌های دوری و فقدان، همه کلمات‌اند؛ از تو، از من، از زمین، از زمان ... و از همه‌ی آنچه بر «ما» محیط است.
.
به قدر سکوت دورترین کنج غار، وقتی که نخستین انسان بر حاصل نفس‌های خود تردید کرد، پر از کلمه‌‌ام.
.
چقدر که بودن تو گوارای جان است؛ نوش کلمات است.
.
.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر