هفتاد سال قبل که متفقین نیروهای آلمانی را پی در پی از مواضع خود عقب راندند و تا برلین – پایتخت آلمان هیتلری – پیش آمدند، مردم برلین به طور طبیعی منتظر عزت و شوکت نبودند هر چند شاید تصوری نیز از حد و مرز تحقیری که در انتظارشان بود، نداشتند. جنایاتی که به خصوص ارتش سرخ شوروی علیه غیرنظامیان در روزهای نخستین فتح برلین، به ویژه علیه زنان روا داشت، بسیار تکان دهنده بود.
آلمانها در کمتر از سی سال، برای بار دوم بود که تحقیر میشدند.
پیشتر بازنده جنگ جهانی اول هم که شدند، با غرامتی که از خاک و مالشان دادند، تحقیر
شده بودند. از پس این تحقیر بود که هیتلر و نازیسم سر برآورده بود. "ای.ایچ
کار" در کتاب ارزشمند خود (تاریخ چیست؟) نوشته بود: «آلمانیها امروزه خوشوقت
میشوند که قضاوت اخلاقی مورخ به جای آن که اجتماعی را محکوم کند که هیتلر را به
وجود آورد، به نکوهش تبهکاری فردی او بپردازند.» معنای روشن این، اصرار به سهم خود
مردم آلمان در برآمدن هیتلری است که آنچنان دچار توهم شد که در رویای پیروزی قاطع
و کشورگشایی، پرتلفاتترین جنگ تاریخ را با 73 میلیون کشته آغاز کرد. «توهم» برتری، به سرعت در آلمان آن روزها تکثیر
شده بود. "هانا آرنت" در بررسی زندگی "آدولف آیشمن"، از
افسران سفّاک رژیم هیتلری، علت دست زدن وی
به آن همه جنایت هولناک را توهمزدگی او میداند و این که او از «واقعیت» بریده
بود و به جای آن معجونی از اباطیل مابعدالطبیعی در سرپخته بود و نمیتوانست تجسم
کند چه بلایی بر سر قربانیان خود میآورد.
از پی شکست در جنگ، سرزمین کهن پروس به دو پاره شد و مردم
تا بیش از 50 سال بعد از آن، جدا از هم نگاه داشته شدند و قربانیان زیادی دادند.
این همه اما تنها سهم خود آنها از جنگ بود و گرنه کیست که بتواند تاثیر ابدی و
عظیم جنگ دوم جهانی را بر همهی تاریخ همهی جهان، انکار کند؟
.
آلمانها البته از ویرانه تحقیر سر برآوردند؛ به هزینهای
گزاف. لابد در تحقیر تلخشان، متوجه سهم خود و توهمشان، از صدر تا ذیل، شده بودند.
.
.
.
.
.
.
شرح عکس: تصویر مشهوری از سقوط برلین و نصب پرچم شوروی بر فراز ساختمان پارلمان در برلین .
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر