امروز – صحبتهای اخیر حجتالاسلام والمسلمین محسن غرویان (که سالهاست از او به عنوان «شاگرد مصباح» نامبرده میشود)، علیه موسسه تحت مدیریت آیتالله مصباح یزدی در قم (در گفتگو با مجله "نسیم بیداری")(+)، گویا که بخشی از ادامه راهی است که با رد صلاحیت اصلح ِ مورد نظر آیتالله مصباح (کامران باقری لنکرانی) از طرف شورای نگهبان ادامه یافته بود و با انتقادهای تند و گزنده اصولگرایان از وی بعد از انتخابات (و شکست کاندیدای اصولگرایان) به اوج خود رسید. پاسخ حجتالاسلام قاسم روانبخش به همکار سابق خود (غرویان)، بیشتر به تهدید و «بگم – بگمِ» صرف میماند(+). اینک به نظر میرسد آیتالله مصباح با همان سرعتی که به درون منازعات سیاسی "رانده شد" یا "آمد"، با همان سرعت نیز دارد به بیرون از آن هدایت میشود.
.
17
سال قبل، تابستان 1375 – اولین بار وقتی با اسم «آیتالله مصباح یزدی» مواجه شدم
که سر نماز جماعتی در یک اردوگاه زیبا در آبعلی تهران گفتند که امام جماعت «آیتالله
مصباح یزدی» است. من آن موقع عضو فعال بسیج دانشجویی دانشگاه محل تحصیل بودم و با
سه نفر دیگر از دوستان دانشجو برای شرکت در نخستین دوره آموزشی نظری تحت عنوان
«طرح ولایت» برگزیده شده بودیم. قرار بود 40 روزه و طی دو ترم، دوره موسوم به
«آشنایی با مبانی اندیشه سیاسی اسلام» را سپری کنیم. از همه استانها کسانی در این
دوره شرکت کرده بودند؛ با گروه اساتید، چیزی حدود سیصد نفر بودیم (این دوره در
سالهای بعد با تعداد نفراتی به مراتب بیشتر برگزار شد). دانشجویان به دو گروه
تقسیم شده بودند. تدریس معرفت شناسی، هستی شناسی، غرب شناسی و چند عنوان درسی دیگر
برنامهریزی شده بود. معرفت شناسی را غرویان، هستی شناسی را روانبخش و غرب شناسی
را طالبزاده (مدیر وقت شبکه 4) تدریس کردند. در این بین، غرویان به طور بارزی
باسوادتر نشان میداد. محمدی عراقی (رئیس وقت سازمان تبلیغات) و خود آیتالله
مصباح نیز از جمله مدرسان بودند. گروه اساتید دانشگاه، از حضور علامه جعفری و
مرحوم محمد مددپور نیز استفاده میبردند. هر چند شب یک بار، یک مقام عالیرتبه به
اردوگاه می آمد و سخنرانی میکرد. غیر از محسن رضایی که خیلی از اوقات در اردوگاه
بود، غیر از رحیم صفوی که چند شب آمد و غیر از آیتالله موحدی کرمانی (نماینده وقت
ولی فقیه در سپاه) که تقریبا مقیم اردوگاه بود، از جمله ناطق نوری (رئیس وقت
مجلس)، ولایتی (وزیر وقت امور خارجه)، فلاحیان (وزیر وقت اطلاعات)، هاشمی
گلپایگانی (وزیر وقت علوم) و جاسبی (رئیس وقت دانشگاه آزاد)، آیتالله نمازی و آیتالله
طاهری خرمآبادی با حضور در اردوگاه سخنرانی کردند و به سئوالات حاضران پاسخ گفتند.
یک بار هم آیتالله العظمی فاضل لنکرانی برای نماز جماعت آمد، یک نوبت هم آیتالله
جوادی آملی برای سخنرانی. نمیدانم این دیدارها بازتاب خبری بیرونی داشت یا نه؛
چون دسترسی به روزنامه نداشتیم. فقط روزنامه جمهوری اسلامی را هر چند روز یک بار
روی تابلو اعلانات میزدند. علامه جعفری هم که بیست روز اول بیشتر حضور داشت، برای
دانشجویان وقت سخنرانی میگذاشت. یک بار هم سر نماز و نهار عدهای جوان آوردند که
معلوم شد از مسلمانان بوسنی بودند و مهمان جمهوری اسلامی. دوره که تمام شد همه
برگشتیم به شهرهایمان و شهریور دوباره به تهران احضار شدیم. این بار برای دریافت
مدارک فارغالتحصیلی از این دوره (که به امضای مشترک آیتالله مصباح و رئیس
دانشگاه امام حسین رسیده بود) و دیدار با مقام رهبری. دیدارمان با رهبری خیلی
خصوصی بود. فقط ماها بودیم؛ بدون دوربین. نماز ظهر و عصر را به جماعت خواندیم و
سپس رهبری ایستاده چند دقیقهای صحبت کردند. از آن سخنرانی تمجید از آیتالله
مصباحاش یادم مانده. بعد رفتیم ناهار دانشگاه امام حسین و سخنرانی سردار ذوالقدر
و اگر اشتباه نکنم تقدیر از نمونههای طرح ولایت.
دور هم جمع شدن بعدیمان، اواخر
فروردین 76 بود. حدود یک ماه مانده به انتخابات ریاست جمهوری. این بار در قم و در
موسسه آیتالله مصباح جمعمان کرده بودند. له یا علیه کسی، به اسم، حرفی زده نشد
ولی مدام حرف و ایدههای مصباح یزدی را می خواندیم و میشنیدم در باب مقبولیت و
مشروعیت و ارزش و جایگاه رأی مردم در نظام دینی و ولایت فقیه (قبلا در این باره
اینجا (+) نوشتهام) ... یکسال و نیم بعد من استحاله شده بودم! انگار نه انگار که
دوره دیده باشم! مجلات خوش آب و رنگ طرح ولایت اما مرتب برایم پست میشد ...
.
خلاصه
این که ما را خیلی جدی گرفته بودند؛ خیلی خیلی بیشتر از ما معلوم بود که آیتالله
مصباح و حرفهایش را جدی گرفتهاند؛ از سپاه گرفته تا همه آن مقاماتی که به یک
اردوگاه در حاشیه تهران راه میبردند. قرار بود اتفاقی نو بیفتد لابد. ما قرار بود
سفیران این اتفاق نو باشیم! ]از ما چهار تن، سه تن از جاده خارج شده! یکی
که مانده، مدیر است جایی در زنجان.[
دوران
خاتمی تا روی کار آمدن احمدینژاد - بعد از روی کار آمدن خاتمی، به طور فزایندهای
حضور آیتالله مصباح در عرصه نظریهپردازی دینی – سیاسی تقویت شد. سخنرانیهای
منظم در نماز جمعه تهران از آن جمله بود. پشتیبانی معنوی و لجستیکی سپاه از نشر
آرا و اندیشههای آیتالله مصباح اگر برای همه واضح نبود، برای بسیاری دیگر مخفی
نبود. کسانی در آن مقطع این پرسش را مدام تکرار میکردند که «آیتالله مصباح در
دوره حیات امام کجا بود؟» برخی حتی دوست داشتند مدام یادآوری کنند که آیتالله
مصباح در دوران مبارزات ضد نظام شاهنشاهی هم محافظهکارانه عمل میکرده. اینها اما
هیچکدام مانع آن نشد که وقتی احمدینژاد برنده انتخابات سال 84 شد، کسانی آیتالله
مصباح را برنده انتخابات ندانند. او برای صحه گذاشتن بر احمدینژاد حتی به ماورالطبیعه نیز متوسل شد(+). حالا این آیتالله به طور کاملا واضحی وارد
مصادیق در میدان سیاست شده بود. کمتر کسی میتواند در برابر وسوسه قدرت ِ بیشتر،
مقاومت کند.
.
جبهه
پایداری – زاویهدار شدن احمدینژاد با رهبری، به فاصله گرفتن آیتالله مصباح از
احمدینژاد منجر شد. این در حالی بود که وزیر کشور احمدینژاد و رفیق گرمابه و
گلستان او، محصولی، میدان دار تشکلی با محوریت آیتالله مصباح شد به اسم جبهه
پایداری. ارائه لیست برای انتخابات مجلس از جمله کارهای این جبهه نو رس بود. آیتالله
مصباح بلافاصله به فکر معرفی مصداق برای انتخابات ریاست جمهوری افتاد و البته
شورای نگهبان، اصلح مورد تایید او را رد صلاحیت کرد. «اصلح ِ مردود» البته روغن
ریخته را نذر «اصلح ِ ثانویه» (جلیلی) کرد و پیش از اعلام رسمی نظر شورای نگهبان،
به نفع جلیلی کنارهگیری کرد.
.
اینک
– آیتالله مصباح سرمایه سیاسی خود را در معرض آسیب جدی میبیند. این برای کسی که
وارد کار حزبی و ملاحظات معرفی کاندیدا برای انتخابات مختلف میشود، به معنای بد مطلق
نیست؛ مبارزه سیاسی گاه پیروزی دارد گاه شکست. اظهارات وی بعد از انتخابات نشان
داد که مصداقشناسی و سیاستپیشگی هنوز برای او خوش است و قصد ادامه دارد؛ او
گفته: «از حالا برای 4 سال بعد فکر کنیم»(+). آیتالله مصباح یزدی را، که هم سن و
سال هاشمی رفسنجانی است، این روزها گو دارند به بیرون از گود سیاست راهنمایی میکنند.
میپذیرد؟ کسانی که او را پر و بال دادند، بیخبرند؟!
شیخ
محسن غرویان حالا اما پرده دیگری را بالا زده؛ موسسه تحت مدیریت مصباح متهم به
تفتیش عقاید و رفتارهای غیراخلاقی با اساتید منتقد شده! شکست پایداری در انتخابات،
منتقدان مصباح یزدی را جان و جرأت داده. منتظر بیش از اینها خواهیم ماند.
.
.
.
پ. ن: این گزارش خبری خوب را از دست ندهید: «انتقاد شدید محمد یزدی از مصباح یزدی در ایجاد تفرقه و اختلاف در میان روحانیون»(+).
.
.
پ. ن: این گزارش خبری خوب را از دست ندهید: «انتقاد شدید محمد یزدی از مصباح یزدی در ایجاد تفرقه و اختلاف در میان روحانیون»(+).
.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر