نوعی
دیکتاتوری که فرانتس نویمان (1954 – 1899) متفکر آلمانی آن را به پنج عامل اساسی
تجزیه و تحلیل کرده است:
.
1) تبدیل
دولت مبتنی بر حکومت قانون به یک دولت پلیسی
2) گذر
از مرحلهای به مرحلهای که در رژیمهای
توتالیتر، قدرت «تمرکز» مییابد (در دولتهای لیبرال، قدرت «پخش» میشود)
3) وجود
یک حزب انحصارگر دولتی که بتواند نیروی لازم را برای در اختیار گرفتن دستگاه دولت
و جامعه فراهم سازد. دار و دستهای که می خواهد دیکتاتوری توتالیتر ایجاد کند، مجبور
است به ظاهر ِ یک نهضت دموکراتیک درآید و حتی بعد از روی کار آمدن نیز در حفظ این
ظاهر کوشش کند؛ اگر چه محتوای آن را به کلی نفی کند
4) گذر
از مرحله کنترل اجتماعی مبتنی بر تنوع و چندگانگی به مرحله کنترل تام و تمام یا
توتالیتر که از طریق روشهای زیر صورت میگیرد:
- اصل رهبری برای اجرای رهنمودهای صادره از بالا و برقراری مسئولیت نسبت به بالا
- همگامسازی همه سازمانهای اجتماعی به منظور در دست گرفتن آنها و نیز قرار دادن آنها در خدمت دولت
- ایجاد درجاتی از خواص یا نخبگان برای اینکه حکمرانان بتوانند بر مردم از داخل تسلط داشته باشند و مردم را بازی دهند
- پراکندن و منزوی کردن افراد
- تبدیل فرهنگ به تبلیغات یا تبدیل ارزشهای فرهنگی به کالاهای قابل خرید و فروش
5) تکیه
بر ارعاب که دائما افراد را مورد تهدید قرار میدهد.
.
.
.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر