By: Amjad Rasmi |
اسرائیل
این روزها احتمالا بدترین روزهای عمر 65 ساله خود را سپری می کند؛ نه که خشم بر
اسرائیل و چنگ و دندان و اخم نشان دادن به او تازگی داشته باشد؛ اسرائیل اساسا با
خونریزی و دشمنی عجین و قرین بوده، مدام ضربه خورده، و ضربه زده و البته برآیند
این زد و خوردها، این بوده که هنوز «هست» و سرزمینهای بیشتری را هم نسبت به روز
تاسیساش به زیر سلطه برده، حامیان ثروتمند و پرنفوذی در مراکز تصمیمگیری دنیا
دارد، صاحب ارتشی قوی است و هر چند به صراحت اعلام نکرده؛ ولی بسیاری معتقدند مجهز
به سلاحهای اتمی نیز هست. آنچه اما این روزهای بد او را بیمثل و مثال میکند این
است که «گذر زمان»، اصلا به کمک اسرائیل نیامده. کل هیکل دو قاره آمریکا و
اقیانوسیه، اشغالی و غصبی ِ مهاجرانی است که از اروپا روانه این دو پاره بزرگ دنیا
شدند و بومیان را، در سکوت و بیخبری «افکار عمومی جهان»، تقریبا از صحنه زندگی و
اثر پاک کردند، اما گذر زمان با این مهاجران مهربان بود و حالا خیلیها شاید گمان
کنند نقشه دنیا قبل از پا گذاشتن کریستف کلمب بر ساحل قاره آمریکا، همین بود که
الان هم هست! یک بار نوشته بودم که بزرگترین بدشانسی موسسان اسرائیل این بود که در
روزگاری این مولود خود را از دل خاک بیرون کشیدند که دیگر عصر بیخبری مردم از
مردم، به مدد جادوی رسانههای فراگیر، رو به زوال بود. معتقدم سهمی که امثال شبکه
«الجزیره» در تنهایی این روزهای اسرائیل دارد، از سهم همه سازمانهای چریکی که راه
مقابله با ستمگری و اشغال را در دزدیدن هواپیما و گروگانگیری و کشتن ورزشکاران و
بمبگذاری در دفاتر هواپیمایی اسرائیل و مقر صهیونیستها دیده بودند، بیشتر بوده.
رسانهها درد مردم رانده شده از خانه خود را به خانههای همه بردهاند، مدام در
مدام. و البته فلسطینیهایی که از در مذاکره و صلح با اسرائیل درآمدند، حتما باری
مهم در اثبات چِندش صهیونیستها از صلح و آرامش عادلانه نزد افکار عمومی جهانی بر
دوش بردند. رسانههای حامی اسرائیل حالا اگر بخواهند هم، نمیتوانند ستمکاری
صهیونیستها را مخفی یا به تمامی تزئین کنند؛ دوره انحصاری بودن رسانهها سپری
شده؛ دوره عکس و فیلم گرفتنهای فقط دوستان اسرائیل گذشت. 45 سال پس از اشغالگریهای
سال 1967، حتی کسانی که برای مجتمع شدن یهودیهای عذاب و درد کشیده در سرزمینی
توافق داشتند، نمیتوانند مقاومت صهیونیستها را در برابر خواست جامعه جهانی برای
پس دادن سرزمین اشغالی 1967 بفهمند و توجیه کنند.
.
همین
هفته گذشته، وقتی در برابر مخالفت صریح اسرائیل، 138 کشور به نفع درخواست دولت
خودگردان فلسطینیها برای قبول عضویت فلسطین به عنوان کشور ناظر غیرعضو رأی دادند؛
تنها 9 کشور بودند که رأی مخالف دادند که از این نُه کشور، اسم چهارتایشان محال
است توسط همه به راحتی تلفظ شود، حالا بماند که اصلا چند نفر بتوانند این چهار عضو
سازمان ملل را روی نقشه جغرافیا پیدا کنند: «جزایر مارشال، میکرونزیا، نائورو،
پالائو»!(+) شب گذشته – سیزده آذر 91 - هم اتفاق جالبتری افتاد: 174 کشور در مجمع
عمومی سازمان ملل از اسرائیل خواستهاند «بدون هیچگونه دیرکردی» به معاهده منع
گسترش سلاحهای هستهای پیوسته و تأسیسات هستهای خود را به روی بازرسان آژانس بینالمللی
انرژی اتمی باز کند. به این قطعنامه هم تنها شش کشور رأی منفی دادهاند و از آن
جمله: «جزایر مارشال، میکرونزیا و پالائو»!(+) ... چه تنهایی تلخی!
.
یک
هشدار مهم: این نیمه راه است. باقی راه این است که این تنهایی برای صهیونیستها ارزش
و اهمیت داشته باشد، تحت تاثیر و تغییرشان
قرار بدهد؛ نگویند در راه آرمانهای صهیونسیم و برای خدای سرزمین موعود، همه بروند
جهنّم؛ ما کار خودمان را میکنیم!
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر