نویسنده
مهمان: احسان الله
.
از اوایل سال
شمسی جاری، روز 25 فروردین به عنوان تاریخ سری جدید مذاکرت ایران و گروه 5 + 1
تعیین شد. اما درباره مکان مذاکرات توافقی جدی وجود نداشت. روز 9 فروردین سایت
ایران دیپلماسی نوشت: "با ادامه گمانه زنی ها
درباره محل برگزاری مذاکرات ایران با 1+5 که 25 فروردین برگزار می شود، یک منبع
غربی از پیشنهاد بغداد، پایتخت عراق توسط ایران به عنوان مکان برگزاری مذاکرات خبر
داد ... در حالی که زمان مذاکرات ایران و گروه 1+5 روز 25 فروردین اعلام شده است،
مذاکرات و در کنار آن گمانه زنی ها درباره مکان این مذاکرات هنوز ادامه دارد و در
این میان استانبول و ژنو پیش از این به عنوان محل مذاکرات در رسانه ها مطرح شده
بودند که احتمال برگزاری آن در استانبول بیشتر از ژنو به نظر می رسید. "ولی
نصر"، مشاور وزارت خارجه آمریکا و کارشناس سیاست خارجی در صفحه توییتر خود
نوشت که ایران بغداد را به عنوان میزبان گفتگوها پیشنهاد کرده است. از طرفی دیگر،
"لورا روزن"، خبرنگار یاهو نیوز نیز بر اساس شنیده های خود در مطلبی
نوشته است که 1+5 درباره مکان مذاکرات تصمیم گیری کرده و آن را استانبول اعلام
کرده است" (+).
گر چه همین سایت خبری از قول صالحی، وزیر امور خارجه ایران نوشت:
"اولویت شخصی من بعنوان
مکان مذاکرات استانبول است".
.
در روزهای پس از 9 فروردین، ترکیه میزبان نشست موسوم به دوستان سوریه شد. نشستی که به مذاق سیاست مداران
تهران خوش نیامد. روز 16 فروردین بود که رجانیوز اعلام کرد: "استانبول نميتواند هم ميزبان توطئه عليه مقاومت باشد هم
محل مذاكرات ايران".
گزارش سایت رجانیوز با استفاده از واژگانی مانند
"به بازی گرفتن استانبول
توسط تهران" و "کنار گذاشتن ترکیه از نقش آفرینی در پرونده هسته
ای توسط ایران" خبر داد که "ایران حاضر به پذیرش استانبول به عنوان محل برگزاری مذاکرات
نیست". بنا بر این گزارش "هوشیار زیباری وزیر امور خارجه عراق از پیشنهاد طرف
ایرانی برای جایگزینی بغداد با استانبول برای برگزاری مذاکرات آتی ایران و 1+5 خبر
داد تا به این ترتیب طرف ایرانی با پیشنهاد خود به بغداد، پیام روشنی را به ترکیه
و 1+5 ارسال کرده باشد. در اين زمينه، روز گذشته يك هيئت بلندپايه ايراني از
دبيرخانه شوراي عالي امنيت ملي ايران با حضور در عراق گفتوگوهاي مهمي در مورد
مسائل مربوط به عراق كردهاند و در مورد ميزباني بغداد براي مذاكرات ايران و 1+5
نيز توافق شده است. در اين شرايط، ترکیه در حالی به تدریج توسط تهران از نقش
آفرینی در پرونده هستهای ایران کنار گذاشته میشود که همزمان با تغییر استراتژی
دولت جدید ترکیه برای حضور جدیتر در خاورمیانه، تهران با به بازی گرفتن استانبول
در بیانیه تهران و همچنین تلاش برای برگزاری دور چهارم مذاکرات با 1+5 در
استانبول، نقش جدی در تقویت جایگاه ترکیه در منطقه ایفا کرد".
رجا نیوز همچنین از تاثیر سیاست های ترکیه در
تحولات مربوط به حوادث سوریه و (به زعم نویسندگان رجا) بیداری اسلامی، در تغییر
تصمیم تهران نوشت (+).
در همان روز علی لاریجانی، رئیس مجلس نیز با
انتقاد از سیاست های ترکیه در قبال سوریه، گفته بود: "کنفرانس
اخیر در استانبول که بر آن نام دوستان سوریه نهادند در واقع نام این کنفرانس
دوستان سوریه نبود بلکه نام آن رشوه دهندگان به اسرائیل برای تنفس جدید بود" (+). مقامات دیگری
نیز در ایران اعلام کردند که مایل به میزبانی استانبول برای مذاکرات هسته ای
نیستند.
.
پاسخ به این اظهارات فقط 24 ساعت طول کشید. روز
17 فروردین پایگاه خبری انتخاب از احضار سفیر ایران در ترکیه نوشت: "وزارت امور خارجه ترکیه، سفیر ایران در این
کشور را به دلیل اظهارت لاریجانی در خصوص کنفرانس "دوستان سوریه" و
محکوم کردن آن احضار نمود". اردوغان نخست
وزیر ترکیه نیز در اظهارنظری تند و حتی غیر محترمانه ادعا کرد: "ایران به
دلیل نداشتن صداقت وجهه خود را از دست می دهد ... ایران در ارائه پیشنهاد برای
برگزاری مذاکرات در دمشق و بغداد به جای استانبول صداقت ندارد. پیشنهادی که ایران
داده است، به نوع هدر دادن و اتلاف زمان است. این اتفاق نخواهد افتاذ. آنها می
دانند که طرف های دیگر به آنجا نمیآیند. این زبان دیپلماسی نیست. اسم این چیز
دیگری است که من اینجا نخواهم گفت ... اگر مذاکرات در ترکیه برگزار میشد، ایران
وجهه و پرستیژ بین المللی کسب می کرد، چراکه ما رویکردی عادلانه خواهیم داشت" (+).
پاسخ
ایران به این اظهارات غیر معمول و عجیب باید چه می بود؟ باید از ادامه مذاکرات در
استانبول سر باز می زدند؟ آیا یک هفته مانده به آغاز مذاکرات این موضوع امکانپذیر
بود؟ عقب انداختن مذاکرات اصلا به نفع ایران بود؟ علی اکبر صالحی در همان روز 17
فروردین اعلام کرده بود: "اظهارات لاریجانی
منعکس کننده سیاست خارجی رسمی ایران نیست" و بدین ترتیب تلاش کرد تا
مانع از ادامه خصومت در روابط دو کشور شود (البته این سخن صالحی مورد انتقاد برخی
از اصولگرایان قرار گرفت، از جمله تعدادی از نمایندگان مجلس از وزیر امور خارجه
انتقاد کردند و از انفعال دستگاه دیپلماسی کشور و جایگاه استراتژیک ریاست مجلس سخن
گفتند +
).
.
بالاخره روز بیستم فروردین
مکان قطعی مذاکرات اعلام شد: "بنا بر توافق دبیر شورای عالی امنیت
ملی و رئیس سیاست خارجی اتحادیه اروپا، دور بعدی مذاکرات ایران و 1+5 در استانبول
ترکیه برگزار میشود"
(+).
.
بنظر میرسد میزبانی
استانبول برای مذاکرات پیش از این قطعی شده بود و عملا امکان تغییر دادنش برای
ایران وجود نداشت. بنظرم تنها واکنش های شعارزده، احساساتی و نابخردانه از سوی
بعضی مقامات و رسانه های ایران باعث بی احترامی ها و تندروی های مقامات ترک شد. فقط
سه روز بعد از سخنان تند اردوغان و حملات لفظیاش به ایران، نمایندگان ایران
پذیرفتند برای مذاکره با نمایندگان 5 + 1 به استانبول بروند.
.
اما تاسف بارترین قسمت این داستان،
بنظرم نوع واکنش رسانه های نزدیک و یا متعلق به حاکمیت در ایران بود. واکنش هایی
مبتنی بر اخبار غیر واقعی و شعارزده، همراه با دروغ گویی آشکار و فریب خود و فریب
خوانندگان این رسانه ها. روز 19 فروردین در حالیکه بیش از یک هفته از پایان سفر
کوتاه مدت اردوغان به ایران گذشته بود، سایت های اصولگرا با سخن گفتن از اشکهای
همسر و دختر اردوغان سعی در کمرنگ کردن اظهارات تند اردوغان علیه ایران کردند:
"همسر و دختر اردوغان در دیدار با مقام معظم رهبری، تحت تاثیر شخصیت
معنوی ایشان دقایقی را اشک ریخته اند. این موضوع بازتاب گسترده ای در میان هیات
همراه اردوغان و سیاسیون ترکیه داشته است"
(+). همچنین فردای آنروز یعنی 20 فروردین ماه رسانه های اصولگرا
در توجیه چرایی بازگشت مذاکرات به استانبول خبر از عذرخواهی رسمی اردوغان و ترکیه
از مقامات ایرانی دادند: "یک پایگاه خبری عربی
اعلام کرد که وزیر خارجه ترکیه به دلیل اظهارات تند سران کشورش از ایران عذرخواهی
کرد و خواستار بازگشت مذاکرات «1+5 با ایران» به ترکیه شد. عربیپرس به نقل از
منابعی در ایران اعلام کرد: احمد داود اوغلو با برخی از مقامات این شورا تلفنی
صحبت کرده و بابت سخنان اخیر و تندی که از زبان رجب طیب اردوغان مطرح شده،
عذرخواهی کرده است. عربی پرس با بیان اینکه داود اوغلو ایده برگزاری مذاکرات 1+5
با ایران در بغداد را هوشمندانه خوانده است، از ایران خواسته است تا بار دیگر بر
استانبول به عنوان مکانی برای این مذاکرات تکیه کند ... سفیر ترکیه در تهران نیز
صبح جمعه گذشته خواستار دیدار فوری با علی باقری معاون سعید جلیلی شد تا عذرخواهی
مشابهی کند و تاکید کند که کشورش اهمیت زیادی برای رهبر انقلاب اسلامی ایران و
سیاست حکیمانه ایران و ایستادن کنار حق این کشور در استفاده از انرژی صلحآمیز
هستهای و دفاع از این حق در محافل بینالمللی قائل است" (+). و یا این یکی: "عربی پرس به نقل از یک
مقام مسئول شورای عالی امنیت ملی ایران نوشت: احمد داود اغلو پنج شنبه شب طی تماس
تلفنی با سعید جلیلی به دلیل اظهارات اخیر مقامات ترکیه عذرخواهی کرد ... وی در
ادامه درخواست کرد که ایران، استانبول را به عنوان مکان مذاکرات انتخاب کند، چراکه
چنین انتخابی به نفع دو کشور است. وزیر خارجه ترکیه در ادامه گفته است: انکارا
ایران را کشوری دوست، برادر، قابل اعتماد و یک متحد استراتژیک می داند. وی در این
دیدار ضمن عذرخواهی از سخنان اردوغان از اهمیتی که آنکارا برای رهبری ایران قائل
است سخن گفت. سفیر ترکیه گفته است که اردوغان به او متذکر شده است که سلام و
احترامات بسیار او به رهبر عالی ایران را برساند. وی به نقل از اردوغان گفته است
که او احترام خاصی برای آیت الله خامنه ای قائل است"
(+).
.
پس طبق این سناریو قرار است بپذیریم
که سیاستمداران ترک، بطور علنی و آشکارا به سیاست های ایران حمله میکنند، اما در
خفا و پنهانی در قبال سخنانشان از ایران عذرخواهی میکنند. و البته باز هم بپذیریم
که هیچیک از سیاستمداران ایران (لابد بخاطر حفظ حرمت همسایگی!) این عذرخواهی را
علنی نمیکنند و خبرش را باز هم بدون اعلام هویت خود فقط به خبرگزاری عربی پرس
اعلام میکنند. قرار است بپذیریم که اردوغان علنی و آشکارا سیاستمداران ایران را
دروغگو و بی اعتبار خطاب میکند، اما از طریق وزیرش و بطور محرمانه پیغام سلام و
احترام میفرستد.
اما فقط یکروز بعد روزنامه تودیز زمان
ترکیه با تکذیب این خبر نوشت: "ترکیه شایعه سازی
رسانه های ایرانی درباره عذرخواهی نخست وزیر ترکیه از ایران را قویا تکذیب میکند.
اعلامیه منتشر شده از سوی وزیر امورخارجه ترکیه ضمن تکذیب اخبار منتشر شده از سوی
رسانه های ایرانی ...". تودیز زمان در ادامه مطلب بازهم سخنان
داوداوغلو مبنی بر "لزوم صادق بودن سیاستمداران
تهران و نیاز ایران به کسب مجدد اعتبار و آبروی از دست رفته اش" را
تکرار میکند! و در پایان درباره این شایعه مینویسد: "داوداوغلو روز یکشنبه نگرانی اش از این بابت را به سعید جلیلی ابراز کرد.
جلیلی نیز قول داد موضوع را فورا بررسی کند" (+). این خبر طبعا در هیچکدام از رسانه های فارسی زبان منعکس
نشد.
و باز هم در ادامه همین فضاسازی های
مضحک و غیر واقعی بود که روزنامه سیاست روز، 23 ام فروردین تیتر یک زد که: "دور خيز غرب
براي تجزيه تركيه" (+) تا وانمود کند این ترکیه است که در خطر تجزیه داخلی قرار
دارد و بخاطر پیگیری سیاست های غرب در منطقه در انزوا بسر میبرد.
***
در سایه این دروغ گویی ها و خبرسازی
ها قرار است چه منفعتی عاید ایران شود؟ وانمود کنیم که به استانبول رفتن مان از سر
اجبار نبوده؟ که سیاست درستی را پیش گرفته ایم؟ به دروغ بگوئیم که ترک ها را وادار
به عذرخواهی کرده ایم که غرور ملی مان آسیب نبیند؟
.
اشکهای همسر اردوغان قرار است کدام
نقطه ضعف سیاست خارجی ما در قبال همسایگان نه چندان مهربانمان را پنهان کند؟ تیتر
خنده دار "ترکیه در معرض تجزیه" کدام مخاطب را هدف قرار میدهد؟ چقدر در
نشان دادن واقعیت های موجود در منطقه به مخاطب کمک می کند؟!
تا کی دروغ و خبرسازی؟ مگر واقعیت را
میشود تغییر داد؟
.
.
.
سلام محمد.. واقعا اوضاع مبهمی است. ولی چیزی که خیلی جالبترش کرده بی تفاوتی مردم هست. هرچی بدتر میشه بیشتر پدیرا می شن و حرص می زنن!! ما جادو نشدیم؟؟
پاسخحذفداستان، داستان هزینه زاییهای طیف لاریجانی به ضرر سیاست خارجی کشوره. مثل قضیه دیدارش با مبارک، مثل طرح قطع روابط با انگلیس، مثل حمله به سفارت انگلیس که معلوم نشد چه کسی مسؤولش بوده واقعا!
پاسخحذفلابد هم میخواد عقده برکناری خودش رو توسط احمدی نژاد تسکین بده، با اضرار به منافع ملی!