در اقدامی نادر، کلیات لایحه پیشنهادی دولت
برای بودجه سال جاری در کمیسیون تلفیق مجلس رد شد و در اتفاقی خیلی عادی باکدخدا
منشی – در اینجا توسط «لاریجانی» - تصویب شد! این در حالیست که برای بار دوم و به دلیل
تاخیر دولت در ارائه لایحه بودجه، بررسی آن به تاخیر افتاده و سال جدید در حالی
شروع شده که کشور هنوز قانون بودجه ندارد. بررسی
لایحه بودجه سال 90 نیز به لحاظ تاخیر در ارائه به مجلس، با وضعیتی مشابه در
خود سال 90 بررسی، مصوب و ابلاغ شد! نگاهی به دلایل هشت گانه رد کلیات این لایحه(+)،
شاید کسانی را دچار این تردید کند که آیا این لایحه، اساسا لایحه ی دیگری نبوده که
اشتباهی با جلد «لایحه بودجه سال 91» به مجلس ارسال شده! «قانون هدفمندی یارانهها در لایحه بودجه نیامده»،
«نرخ ارز در لایحه معلوم نبود»، «جدول مصرف ارزی در پیوست لایحه بودجه وجود نداشت»
و از همه مضحک تر این که «سقف بودجه مشخص نبود»!
.
سال گذشته رییس دیوان محاسبات به صراحت
اعلام کرده بود: «دخل و خرج کشور مشخص نیست»(+). اندکی بعدتر بهمن امویی، روزنامه نگار،
که از بعد از انتخابات ریاست جمهوری زندانی شده، نامه ای به نمایندگان مجلس نوشت با
اعلام این مطلب که «شاید بد نباشد مسیری که با آمدن آقای احمدی نژاد که این روزها رییس
دولت دهم است و شما از هم آواز شدن با او طی کرده اید و من نیز در جهتی دیگر به عنوان
یک روزنامه نگار طی کرده و همانند بسیاری از مردم مورد هجوم گسترده و همه جانبه (...)
قرار گرفته ام با هم مرور کنیم تا ببینیم هریک چه کرده ایم، چه بوده ایم و اکنون در
کجا ایستاده ایم»، به «تخطی دولت از قانون برنامه پنج ساله سوم و چهارم و ناچیز پنداشتن
مجلس از همان ابتدا در عدم ارائه گزارش عملکرد دولت توسط شخص رئیس دولت» اشاره و
اضافه کرد: «این گزارش بر اساس قانون باید در آذر ماه و تیر ماه هر سال درباره عملکرد
دولت و در مقایسه با برنامه پنج ساله و میزان مطابقت آن با چشم انداز ۲۰ ساله به مجلس
اراده شود که هرگز روی نداد»(متن کامل). میرحسین پیش از همه این ها، در بیانیه هفدهم
خود برای بهبود اوضاع کشور، «اعلام مسئولیت پذیری مستقیم دولت در مقابل ملت و مجلس
و قوه قضائیه به نوعی که از دولت حمایت های غیرمعمول در مقابل کاستی ها و ضعف هایش
نشود و دولت مستقیما پاسخگوی مشکلاتی باشد که برای کشور ایجاد کرده» را پیشنهاد کرده
بود.
.
هنوز
اما در بر همان پاشنه می چرخد؛ دولت غیرمعمول حمایت می شود، بودجه مملکت
حساب و کتاب ندارد، اقتصاد جهان روی دهم درصدها بالا و پایین می شود و بودجه ما امّا
اساسا سقف ندارد، عدد ندارد، اما کدخدا زیاد دارد ... اصولگرایان، سرشان را بالا
بگیرند خب
.
.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر