۱۳۸۹ تیر ۲۶, شنبه

ریگستان


نخست - وقتی عبدالمالک ریگی را گرفتند نوشته بودم: "چند نفرتان فکر می کند او آخرین ریگ بیابان ترور باشد؟ ... بیابان زدایی باید کرد؛ ریگ ها در دشت سبز، خودشان گم و حل می شوند"(+). خیلی های دیگر همین طور فکر می کنند. انفجار دو روز قبل در زاهدان اگر که به غایت متاثر کننده بود، ولی مطلقا غیرقابل انتظار نبود. آن دشتی که ریگ های ترور در آن گم و حل شوند، هنوز به چشم کسی نخورده
.
دوم - بمب گذاری یک اقدام کور است. کافی است تا "بمب" و "انگیزه" داشته باشی و بتوانی چاشنی آن را فعال کنی. اگر به این ها آرزوی "شهادت" هم اضافه کنی می شود همین وضعیتی که فرت و فرت در بلاد اسلامی، از اندونزی گرفته تا سرزمین های اشغالی، کسانی به تعبیر مخالفانشان "انتحار" می کنند، و به تعبیر خودشان "عملیات شهادت طلبانه"، تا کسانی را بکشند. متهم کردن دستگاه های امنیتی به سستی در جلوگیری از چنین بمب گذاری هایی "وارد" نیست؛ چرا که مهار چنین جریان هولناکی با برقرار کردن تیم های ایست و بازرسی، فرایندهای اطلاعاتی و امنیتی صرف و حمله و اعدام ممکن نمی شود. سوخت این جریان از جنس "اندیشه" است و مانع این جریان هم باید از همین جنس باشد. رهبران چنین جریاناتی زیر تابلوی مبارزه با "فقر" و "تبعیض" سربازی گیری می کنند. اگر دستگاه های امنیتی در بی اعتبار کردن این تابلوها کوتاهی کرده باشند، مقصرند و کیست که نداند این توفیق "همت"ی فراتر از "عملیات امنیتی صرف" می طلبد
.
سوم – استعفای نماینده یا نمایندگان سیستان و بلوچستان در مجلس و در اعتراض به آن چه عدم تامین امنیت مردم خوانده اند، در بهترین تعبیر اقدامی هیجان زده و تبلیغاتی و البته نادرست بوده اگر که نخواهیم تصور کنیم می خواهند خود را از بیان و پیگیری صریح دلایل دوام جریان های تروریستی در این استان خلاص کنند. به همین اندازه، و چه بسا بیشتر، ربط دادن این اقدام تروریستی به موفقیت اطلاعاتی ایران در پرونده شهرام امیری، ناچسب به نظر می رسد
*
عکس: جوی خون در زاهدان

۱۰ نظر:

  1. حکونت فکر کرده بود با اعدام ریگی بلوچستان آرام خواهد شد ، درحالیکه با نمایش خوشحالی برخی از مدم زاهدان با اعدام ریگی، کینه و عداوت را عمیقتر کرد.
    چرا با گروهی که اینگونه اندیشه عملیات انتحاری را در بین نوجوانان و جوانان بلوچ پرورانده است "مذاکره" نمیکنند و خواسته های آنان را جویا نمی شوند؟
    به هرحال عملیات تروریستی این گروه با نام جندالله محکوم است.

    پاسخحذف
  2. خیلی تاسف بار هست.. اینا واقعا شتسوی مغزی می شن.. البته این طرف ماجرا هم چنین ایدههایی داریم که به راحتی آدم می کشند.. موضوع برای دولت کاملا قابل درک است ولی بلوچستان است که برای حکومت ایران از ابتدا فراموش شده انگاشته شد.. وضعیتی که ذولت ایران در آنجا بوجود آورده مانند تبعیض بین شیعه و سنی و فقر بی امان و بی سوادی و... اینها بستر رشد ایدوئولوژی ها خشونت طلب فراهم کردن و صد البته حکومتیان هم جز این چیزی نمی خواهند..

    پاسخحذف
  3. کاملا باهاتون موافقم
    اینها همه نتیجه سیاستهای غلط دولت عدالت محور در منطقه است
    کینه ای که احمدی نژاد از مردم بلوچ به خاطر حمایت آنان از اصلاح طلبان دارد نتیجه اش می شود جنگ شیعه وسنی

    پاسخحذف
  4. آنکه کینه می کارد و با خون آبیاریش می کند باید به انتظار برداشت مرگ باشد در فصل درو. قانون طبیعت جز این نیست . کجاست عاقلی که پند گیرد؟

    پاسخحذف
  5. تروریست در هر شکل ولباسی محکومه

    پاسخحذف
  6. من با اینکه خودم هم به این موضوع وباادبیاتی دیگرپرداخته ام لیکن موضوع اینقدر تأسف باروحشتناک وبی سرانجام بنظرم می رسد که برای هرکس دیگری که به این فاجعه توجه کرده باشد نظر تأیید می گذارم. دست مریزاد.
    چینش واژه هایت را که ریشه درنگاه وسلیقۀ هنرمندت دارد بویژه درزمینۀ تصویر دوست دارم. یا...هو

    پاسخحذف
  7. سلام ، دو نتيجه گيري اولتان خوب بود ، اما آخري نه ، عرف ديپلماتيك و اهميت موضوع اين استعفا ظاهري را مي طلبيد و چيز عجيبي نيست ، در ضمن كسي نمي خواهد از پاسخگويي فرار كند . موفق باشيد .

    پاسخحذف
  8. از ترور نفرت دارم . اما جايي خواندم كه گفته بود"جند الله عليه حزب الله:

    پاسخحذف
  9. و باز هم مرگ.
    این آن را.
    آن این را.
    هردو هم برای یک چیز؛
    بهشت!

    پاسخحذف
  10. از این استدلال شما خیلی لذت بردم

    پاسخحذف