۱۳۸۹ خرداد ۲۳, یکشنبه

برای ناشناس

کامنت زیر برای این پست (+) ارسال شده: "نمی دونم چه اصراری دارید که در کنار شکم پرها بایستید و ژورنالیست آنهایی باشید که معمولا اضافه وزن دارند و به آزادی هم به عنوان مقوله ای در حد قابل مقایسه با فوتبال جام جهانی نگاه می کنند. بیایید برویم و از فقرایی حمایت کنیم که درد اولشان نان شب و درد دومشان آزادی واقعی است نه شیرین نشاط بازی. دلم به درد می آید از اتلاف این همه انرژی که دوستان خوبی در رده سبزها در راهی صرف می کنند که برای هواداران در حد فوتبال و به نام آزادی، برای ضعفا ختم به فراموشی همیشگی مثل سالهای گذشته و برای کشور ختم به ضعف در این مقطع بسیار حساس از تاریخ می گردد ... با تقدیم احترامات فراوان / یک ناشناس".
*
ناشناسِ عزیز! من فکر می کنم این جا چند اشتباه وجود داره؛ اول این که شکم پرها شاید اصرار به بودن در کنار ما دارن؛ نه بالعکس؛ شما از کجا مطمئنی! دوم این که در مجموع شکم پر ها بهتر از کلّه تهی ها هستند! سوم این که "آزادی" در بهترین حالت "وسیله" است نه "هدف"؛ این خیلی مهم است. اگر آزادی باشد فقیر می تواند بپرسد در کشوری که پنجمین تولید کننده نفت دنیاست و دومین دارنده گاز طبیعی، چرا من باید فقیر باشم؟ می تواند بپرسد آقای رییس چرا این همه سرمایه عمومی را می ریزی توی حلقوم ...؟ این طوری میلیاردی پول گم نمی شود؛ هدر نمی رود؛ صاف می آید می ریزد جایی که باید مردم به آن دسترسی داشته باشند. اگر آزادی باشد و همه مجبور شوند جوابگوی کارشان باشند، بدون ورود به کوچه علی چپ و "دشمن" بازی، فقیرها فقیر نمی مانند؛ نه این که بخواهم رویا پردازی کنم؛ این تجربه بشری است. اصلا راه دیگری برای حمایت از فقرا سراغ دارید؟ نکند کمیته امدادی شدن مملکت مد نظرتان باشد؟ سفله و گداپروری؟ ... کشور ما بحمدالله همیشه در مواقع حساس بوده؛ اگر نبود چطور "سکوت" و "لال مونی" گرفتن به یک مصلحت بزرگ تبدیل می شد؟ من که نفهمیدم "شیرین نشاط" بازی یعنی چی ولی خداییش خیلی هایی که مثل من فکر می کنند هم، از هدر شدن انرژی ها خون به دل اند. ما و کسانی چون شما، "هیچکدام"، فقر و سختی ایرانی را تاب نداریم "امّا" برای این "هدف" ما همه حرف مان این است که باید "اعتماد" باشد بین حکومت و مردم، بین خود مردم و حتی بین اجزای خود حکومت و تا این "گوهر" نباشد، راه به جایی نخواهیم برد. برای این هدف، بدیلی برای "آزادی" سراغ دارید؟ برای "صداقت"؟ برای "دروغ" ستیزی؟ و برای داشتن "حق انتخاب"؟ ... و بازاری گرمتر از بی صداقتی و دروغ سراغ دارید در این مُلک؟

۱۱ نظر:

  1. "کله تهی" خییییییییلی قشنگ بود.اگه الآن ساختینش خوبه از این جناب ناشناس بابتش تشکر کنید.

    پاسخحذف
  2. اگر آزادی و حق "انتخاب" بود، اینهمه چپاول و تحریم هم وجود نداشت و کسی هم قطعا منتظر صدقه ی ناعادلانه ی سهام عدالت نمی ماند.

    پاسخحذف
  3. چه جالب من هم همین الان در مورد فقر یک جمله جالب از امام علی دیدم و نوشتم در وبلاگم.
    حضرت علي(ع) خطاب به فرزندشان محمد حنفيه سفارش نمودند: اي فرزند! من از تهيدستي بر تو هراسناکم، از فقر به خدا پناه ببر که همانا فقر دين انسان را ناقص و عقل را سرگردان و عامل دشمني است.

    پاسخحذف
  4. كار جهان به اعتدال راست مي‌شود، همه چيزمان بايد به همه چيزمان بيايد. اتابك بدش نيايد، ما كه صدراعظم مثل بيسمارك نداريم كه نقاش‌باشي آنطوري داشته باشيم. بيله ديگ بيله چغندر

    [ كمال‌الملك- علي حاتمي ]

    پاسخحذف
  5. ممنون، اینبار انگار خواسته اند ریشه ی فتنه را از بیخ بزنند. در اینگونه مواقع کمی تامل بد نیست. راستی طبق خبر آن لینکی که گفته اید فقط بخش وردپرس فارسی فی.لتر شده درصورتیکه من از وردپرس انگلیسی یعنی wordpress.com استفاده می کردم که برخلاف خبر درج شده آنهم فی.لتر است. کلا تمام وبلاگ هایی که تحت وردپرسند تعطیل شده اند.

    پاسخحذف
  6. اگردوست ناشناس شما! حسن نیت داشته باشد واین "این قلت" را ازسرخیرخواهی گذاشته باشد. اقناع به اشتباهش سهل است والا ممتنع.
    جوامع مدرن وامروزی را طبقۀ متوسط هم نمایندگی می کنند وهم اداره می کنند. واین طبقه برای بهره وری باید رفاه نسبی داشته باشند. فقرای به آن پررنگی که موردنظر کامنت گزار است زندگی معیشت محور تنها ظرفیت مغزشان است؛- سفسطۀ مرغ وتخم مرغ نکن. من دارم ازامرواقع می گویم- وتغذیۀ بدون زحمت زیاد حودشان نه تنها آنان را نجات نمی دهد بلکه ازطریق عقب ماندن جامعه به نابودی نهایی فقرا نیز کمک می کند. عدالت اینقدرانتزاعی است که ما آنرا برده ایم به متافیزیک وجزواصول دینی کرده ایم که فقط خودخدا مسئولش باشد درناکجاآباد. انشاءالله. یا...هو

    پاسخحذف
  7. سلام.
    جوابی قانع کننده بود و زیبا اما نه برای کله تهی ها!
    ارادت و دوستدار وبلاگ و نویسنده ی با مرام و لوتی و سبز اش...!

    پاسخحذف
  8. اِاِاِ پس این بلاگر روانی چرا اسم من رو نقطه خط انداخت؟
    بی خیال یحیی بهتر از ورود با googleِ

    پاسخحذف
  9. سر به مهر عزیز.
    جواب نمی خواستم و فقط تامل قلبی مد نظر داشتم. کاش جواب نمی دادید چون از جوابتان حس صداقت منتقل نشد. ژورنالیستی بود به معنای اعم.
    مثلا:
    - مگر نقطه مقابل شکم پر ها لزوما کله تهی ها هستند (که این خود توهینی بر بخشی از این جامعه است)
    - مگر ما گفتیم آزادی بد است که شما در مزایای آن سخن می گویید. گفتم آزادی و ازوم آنرا کسی که محروم و گرسنه است بهتر می فهمد (دلایلش را خودتون خوب گفتید) نه کسی که بر سر انتخاب رفتن به تجمع و تظاهرات و یا نگاه کردن به فوتبال جام جهانی فکر می کند.

    بد نیست یک وقتهایی آدم برگرده و بی رو دروایسی پشت سر، مسیر و آیندش رو نگاه کنه. یاد هممون باشه که با اعمالمون به ملاقات خدا خواهیم رفت.
    خداحافظ
    همون ناشناس

    پاسخحذف
  10. به ناشناس(با اجازه مدیر وبلاگ)
    اینکه آدم بگه حرف منو گوش کن وجواب هم نده یه جورایی جالب نیست؟به خصوص که دستور پذیرشش هم صادر شده باشه.
    "...لزوم آنرا کسی که محروم و گرسنه است ..."مایی که نه شکم پریم نه محرومیم نه فوتبال میریم چه قدر حق فهمیدن آزادی داریم به نظر شما؟به اندازهءکهریزک لابد.
    ...تنها چیزی که میشد برداشت کرد این بود که کنار ما هر کی ایستاده,مقابلمون "تهی مغز"ا هستن شما چطور برداشت کردی شکم پر متضاد تهی مغزه؟
    اتفاقا"تو نوشته قبلیت این جمله چراغ میزد:اول نون شب بعد آزادی.پس به شکم پرا ایراد نگیرید.

    پاسخحذف
  11. به تماشا سوگند
    و به آغاز كلام
    و به پرواز كبوتر از ذهن
    واژه اي در قفس است.

    حرف هايم ، مثل يك تكه چمن روشن بود.
    من به آنان گفتم:
    آفتابي لب درگاه شماست
    كه اگر در بگشاييد به رفتار شما مي تابد.
    در كف دست زمين گوهر ناپيدايي است
    كه رسولان همه از تابش آن خيره شدند.
    پي گوهر باشيد.

    برگي از شاخه بالاي سرم چيدم ، گفتم :
    چشم را باز كنيد ، آيتي بهتر از اين مي خواهيد؟
    *******
    سر هر كوه رسولي ديدند
    ابر انكار به دوش آوردند.
    چشمشان را بستيم .
    دستشان را نرسانديم به سر شاخه هوش.
    جيبشان را پر عادت كرديم.
    خوابشان را به صداي سفر آينه ها آشفتيم.
    (سهراب سپهری)

    پاسخحذف