۱۳۸۹ خرداد ۳۰, یکشنبه

نیک آهنگ؛ مغلوب انرژی "مصلحت"؟


اصل ماجرا: نیک آهنگ کوثر، کاریکاتوریست ایرانی مقیم کانادا، در روزهای اخیر دو کاریکاتور در نقد میرحسین کشید و منتشر کرد. یکی از کاریکاتورها حتی به مذاق کیهان و فارس هم خوش آمد (همین کاریکاتور بالا). در پی آن هجمه گسترده ای از سوی "گروهی" از حامیان جنبش سبز به نیک آهنگ صورت گرفته که هنوز ادامه دارد. دلایل حمله به نیک آهنگ مختلف بوده؛ عده ای نیک آهنگ را به این دلیل محکوم کردند که کاریکاتوری کشیده که کیهان و فارس از آن استقبال کرده اند ... عده ای دیگر گفتند و نوشتند که "حالا" وقت نقد میرحسین نیست ... عده ای هم نیک آهنگ را به غرض ورزی و تخلیه عقده های شخصی متهم کردند ... عده ای هم باور داشتند که نیک آهنگِ مقیم کانادا حق ندارد برای میرحسینی که در داخل کشور مقاومت می کند راه و چاه نشان دهد ...
تامل ها: به نظر من که بسیاری از این نقدهای "ضد نیک آهنگ" را خوانده ام، هیچ کدام منطقی به نظر نمی رسد و با آرمان های جنبش سبز نیز همخوانی ندارد! ... مگر ما این طرز تفکر را محکوم نمی کنیم که خوش آمد و خوش نیامد "قدرت های استکباری" از کاری، دلیل بر درستی و نادرستی آن کار نیست؟ پس چرا وقتی کیهان از کاریکاتور نیک اهنگ استقبال می کند، می گوییم که "پس کار نیک آهنگ غلط بوده"؟ ... این که "حالا" وقت نقد جنبش سبز و میرحسین نیست، ریشه در وحشتناک ترین و بدترین مصلحتی دارد که همیشه از آن فراری بوده ایم؛ همه فعالان سیاسی که خواسته یا ناخواسته در جایگاه راهبری یک جنبش و جماعت قرار می گیرند باید در همه لحظه ها و مکان ها نقد شوند و از قضا توسط خود همان جنبش و جماعت؛ به این ترتیب است که "خود ترمیمی" در جنبش نهادینه شود. این رویای بزرگ ما نبود؟ ... متهم کردن نیک آهنگ به غرض ورزی هم همان کار غلطی است که سال ها علیه آن داد زده ایم: "نیّت خوانی". کسانی وارد این حیطه ناتمیز می شوند که پای منطقشان بلنگد. قبول دارم که کار سختی است بی توجهی کامل به "نیّت" نقّاد ولی لااقل "نیّت خوانی" نباید اولویت نخست در رد یک انتقاد باشد ... چرا باید نیک آهنگ به صرف خارج از کشور بودن اش حق انتقاد نداشته باشد؟ یعنی ایرانیان مقیم خارج فقط باید مشغول به به و چه چه باشند؟! بر این اساس اگر پیش برویم بسیاری از سرمایه های معنوی جنبش سبز در آن سوی مرزها منزوی خواهند شد و این آیا درست است؟
امیدوارم نیک آهنگ همچنان به کارش با انرژی ادامه دهد؛ نقدهای بی رحمانه ای بکند ولی با اطلاع از مواضع طرف مورد نقد. کاریکاتور "میر حسین مقدس" نشان می دهد که نیک آهنگ به طور "دقیق" لااقل مواضع یک ماهه اخیر میرحسین را رصد نکرده؛ به خصوص جایی را که وی اخیرا در پاسخ به سئوالی از دوران رهبری مرحوم امام گفته بود. خود نیک آهنگ وقتی نقد می کند باید نقد شدن را هم بپذیرد و همان عصبی شدن های گاه و بیگاهش را هم کنار بگذارد.
*
ما همه، بی استثا، به تمرین "سبز" بودن محتاجیم؛ که سبز بودن به رنگ نیست و به "اخلاق" است. اخلاق سبز، اخلاق کثرت گرایی و مداراست؛ نقد شدن و نقد کردن.

۹ نظر:

  1. اخلاق سبز خیلی مهم تر از خود آن است
    سپاس از تلاشتان برای یادآوری این نکات

    پاسخحذف
  2. بسیار عالی آقای معینی. حرف دل خیلی ها را زدید.

    پاسخحذف
  3. از نوشتن این مطلب از شما ممنونم. انصافا حداقل کاریکاتور اول نیک آهنگ فقط نقد میر بود و توهین آمیز نبود هر چند من هم با دیدگاهش در اون کاریکاتور مخالفم. متاسفانه بعضی وقت ها از اصولمون فاصله می گیریم و سریع احساسی با مسائل برخورد می کنیم.

    پاسخحذف
  4. حرف شما درست است و این گونه ایراد گرفتن از این کاریکاتور منطقی نیست.
    ولی این کاریکاتور خالی از اشکال هم نیست! اشکال واقعی آن که این واکنش را برانگیخته، غیرمنصفانه بودن آن است. اگر آقای کوثر شرایط داخلی ایران را بهتر می شناخت، می دانست که موسوی اگر هر حرکت دیگری کرده بود یا حتی در همین بیانیه ها تندی نشان داده بود، الان خودش در زندان بود و بقیه هم در نا امیدی و سکوت. اگر هم بیانیه نداده بود، ... او موسوی را شبیه خاتمی می کشید، که می دانیم چگونه.
    نقد خیلی خوب است، ولی گاهی بد نیست کنارش آدم پیشنهاد هم بدهد، نه این که فقط رد کند. اگر همه فقط نقد می کردند هیچ کاری پیش نمی رفت.

    پاسخحذف
  5. انگار یادشون رفته که یکی از مهمترین تمرین های ما این هست که دیگه بت نسازیم که مجبور بشیم برای شکستنش این همه بدبختی بکشیم..

    پاسخحذف
  6. من که خودم ازمنتقدان مهندس موسوی هستم وایرادم به ایشان عدم اقدام مناسب درزمان ومکان مناسب است. اما کار نیک آهنگ را نقد نمی دانم ونیت خوانی هم نمی کنم.
    مواضع ایشان درسایت خودنویس شفاف نشان می دهد که بعداز وقایع عاشورا وافت پتانسیل رسانه ای جنبش ولاجرم بیم عدم موفقیت رسانه هایی که برای استفاده از پتانسیل جنبش تأسیس شده بودند؛ نیک آهنگ چنان شمشیری ازروبست برای نشر سخیف ترین تحلیل ها وکثیف ترین قلم ها به بهانۀ روزنامه نگار-شهروند که نه تنها فشارخون بسیارگرم آنروزهای بچه های سبز را بجوش آورد بلکه باعث فرار هرآدم با آبرویی شد که بخودنویس نزدیک شده بود.
    موضوع واکنش به نیک آهنگ را باید درسوابق بعدازعاشورای سایت خودنویس جستجو کرد. واین توهین به جنبش جوان ایران است که متهم به عدم سعۀ صدرمی شود. کسی بانقد مشکلی ندارد. مشکل از بی مسئولیتی است. نیک آهنگ خودش را در طرف حاکمان تعریف کند کسی مشکلی ندارد. مشکل زمانی است که رفیق ظاهراً همراهت به تمسخر می نشیند ونه اندرز. یا...هو
    من دررابطه با نوشتۀ مسعودبهنودهم کامنت گذاشتم.

    پاسخحذف
  7. احساس می کنم این پست، متاثر از پست " نسوان مطلقه " است!
    که البته به هردویشان نقد وارد است.

    پاسخحذف
  8. "نیک آهنگ خودش را در طرف حاکمان تعریف کند کسی مشکلی ندارد"
    این چه حرفیه برادر؟نشنیدی یه سوزن به خودت بزن...نیک آهنگ تا اومده سوزن بزنه شما می گی برو از گروه ما بیرون؟
    * ** ** **
    فرض کنیم نیک آهنگو نمی شناسیم,بعد روی کاریکاتوری که کشیده بحث کنیم.اون یه آدمه که یه حرفی زده.
    * * * * *
    اندرز رو باید بیننده از توی نقش تشخیص بده به نظر من وگرنه 90%کاریکاتورا میشدن ناسزا.
    ********
    اگر اون یه کاریکاتور کشیده بود از الف-نون یا...که مسخره آمیز بود بازم اینهمه دلخور می شدیم؟؟؟؟

    پاسخحذف
  9. سین دخت ... FASSANEH ... صادق ... مهتا ... کیمیا؛ ما با هم موافقیم!

    مهدیه! خب خیلی چیزها خالی از اشکال نیست، من خودم هم به کاریکاتور نیک آهنگ شاید منتقد باشم ولی استدلال هایی که به آن ها در پست پرداخته ام، فراتر از اشکال در کاریکاتور است.من هم نوشته ام که نیک آهنگ باید با دقت بیشتری شخص مورد نقد خود را رصد کند؛ به خصوص کاریکاتور "میرحسین مقدس" نشان داد که در این زمینه نیک آهنگ تنبلی کرده! ... خیلی ها موافق این نظر نیستند که روزنامه نگار هم باید نقد کند هم پیشنهاد بدهد؛ او نقد می کند، نقد می شود و همه باید به دنبال چاره باشند اگر که نقد را وارد بدانند

    برای Dalghak.Irani؛ من معترفم که نیت خوانی نکردن خیلی سخت است ... شما هم قبول کنید برخی در جنبش سبز سعه صدر ندارند ... به نظر شما اشتباه نیست افراد به دو گروه سیاه و سفید تقسیم شوند؛ طرف ما - طرف حکومت؟ ...

    تلخک جان! من پست وبلاگ "زنان مطلقه معلقه" را در این باره نخوانده بودم، بعد از یادآوری شما رفتم و خواندم؛ خب در ضمیر یکسان نوشته ایم و این کاملا تصادفی است

    پاسخحذف