۱۳۸۹ فروردین ۵, پنجشنبه

مجموعه گاه نوشته ها؛ از ابتدا تا پایان 88

* لوگوی جدید وبلاگ، کار حسن آقای بردال است. امضای او را پای خیلی از طرح قالب وبلاگِ وبلاگنویس های بندر به راحتی پیدا می کنید # 7 مهر 88

* فردا، پنج شنبه، روز جهانی کودک است ... کمال برایم اس ام اس فرستاده بود که "کاش می شد به زمانی برگردم که تنها غم زندگی، شکستن نوک مدادم بود" # 15 مهر 88

* همشهری نوشته بود: "علاقه نداشتن به غذاهای فست فود، موهبتی است که می تواند عمر شما را افزایش دهد"؛ من اما دلم برای استریپز اسپایسی بیشتر تنگ شد؛ با سیب زمینی سرخ کرده # 18 مهر 88
* فریاد را همه می شنوند؛ هنر واقعی شنیدن صدای سکوت است - یک اس ام اس؛ امروز # 23 مهر 88

*
هژیر پلاسچی عزیز، در غربت، بار غم درگذشت پدر را نیز به دوش می کشد. خدا او را صبر دهد
این مقاله 
به طور بی رحمانه ای دلم را تسخیر کرد # 12/8/88 
یک وبلاگ 
از دستگیری فردی به اسم "علی مغازه ای" زیر پل کریم خان زند در ظهر روز 13 آبان خبر داده. او نوشته که بسیجی ها وی را به شدت مضروب و سپس بازداشت کرده اند. او به هنگام بازداشت فریاد می زده که " من علی مغازه ای هستم خبر بازداشتم رو به خونوادم برسونید". علی مغازه ای اگر اون علی مغازه ای باشه که من می شناسم از فعالان سابق مطبوعاتی در زنجان بود که بعدها در روزنامه های اصلاح طلب تهران قلم می زد. مغازه ای به نوعی رابط بین ما و انجمن صنفی روزنامه نگاران ایران هم بود ... دوستانی که ازش خبر دارن، ما رو بی خبر نذارن # 16/8/88

*
دیشب بعد از هشت سال صدای "پیمان" را شنیدم. هیجان شنیدن صدای یک دوست از آن سوی خط تلفن، کیلومترها دورتر و بعد از این همه سال بی خبری من یکی را که دست پاچه کرد؛ عین دیدن علیرضا و خانواده اش بود بعد از هفت سال در فرودگاه بندر؛ شهریور سال قبل. پیمان بعد از جام جهانی فوتبال شاید سری به ایران بزند # 18/8/88
*
دیشب بعد از هشت سال صدای "پیمان" را شنیدم. هیجان شنیدن صدای یک دوست از آن سوی خط تلفن، کیلومترها دورتر و بعد از این همه سال بی خبری من یکی را که دست پاچه کرد؛ عین دیدن علیرضا و خانواده اش بود بعد از هفت سال در فرودگاه بندر؛ شهریور سال قبل. پیمان بعد از جام جهانی فوتبال شاید سری به ایران بزند # 18/8/88
*
بی اخلاقی و از آن جمله؛ "بازتولید ادبیات روزنامه کیهان" در برخی رسانه های جنبش سبز باید جدی و نگران کننده تلقی شود. اینجا، داریوش میم، به خوبی به نمونه ای خاص پرداخته # 20/8/88 
*
بی اخلاقی و از آن جمله؛ "بازتولید ادبیات روزنامه کیهان" در برخی رسانه های جنبش سبز باید جدی و نگران کننده تلقی شود. اینجا، داریوش میم، به خوبی به نمونه ای خاص پرداخته # 20/8/88 
نوشته 
که "وقتی قاضی می گوید بنویس مسلمانی که ما قصد آزاد کردن شما را داریم، گفته است ما مسیحی هستیم و نمی توانیم دروغ بگوییم" # 3/9/88 
+) # 10/9/88 
سرمقاله امروز روزنامه جمهوری اسلامی 
را از دست ندهید # 10/9/88 
Song for Eli 
شده ام! انگار موسیقی گم شده لحظه های تنهایی بود این موسیقی تیتراژ پایانی "درباره الی" # 14/9/88

*
هر چه اندوه، درون شما را بیشتر بکند، جای شادی در وجود شما بیشتر می شود؛ جبران خلیل جبران - یک اس ام اس؛ امروز # 15/9/88 
*
هر چه اندوه، درون شما را بیشتر بکند، جای شادی در وجود شما بیشتر می شود؛ جبران خلیل جبران - یک اس ام اس؛ امروز # 15/9/88 
سرمقاله 
خواندنی و مهم دیگر در روزنامه جمهوری اسلامی درباره اوضاع بی ریخت اجتماعی و امنیتی کشور # 18/9/88 
روزنامه جمهوری اسلامی 
به رییس قوه قضاییه # 18/9/88 
یک کار خوب 
در بندرعباس؛ سانس مخصوص هنرمندان، وبلاگ نویسان و خبرنگاران # 19/9/88 
آخرین نوشته 
اش به بهانه سالگرد مادرش می شود فهمید ... # 25/9/88 
حساس شده 
و جلوی کار را به نوعی گرفته اند ولی همان طور که همه می دانیم در جعبه کمک های اولیه مجلس تا دلتان بخواهد، آمپول بی حسی پیدا می شود # 1/10/88 
مهران 
در غربت به سوگ پدر نشست؛ بر این دوری در دوری، "خدا" صبرش دهد و همه پدران سفر کرده را همسایه مِهر خود کند # 2/10/88
این صفحه 
رسیدم که نشون می ده، برای عضویت روش تازه ای در نظر گرفته شده. علاقمندان مطالعه کنند # 10/10/88 
این نامه 
به رهبری ستایش می کنم # 13/10/88 
این پست، 
درباره نظر سنجی برنامه نود، این کامنت را ناشناس نازنینی به یادگار گذاشته: "اين فاتحانه هاي كوچك بي زخم و گلوله را دريابيم ..."؛ بسی لذت بردم؛ سپاس غریبه # 16/10/88 
صبح ساحل 
بندرعباس، کشوری توزیع می شود؛ مبارک باشد # 20/10/88 
رضوانی عزیز 
بودم؛ هنر عکاسی و عشق اش به عکاسی یک سو؛ خاطراتش از مخاطرات عکاسی سوی دیگر؛ واقعا شنیدنی # 23/10/88 
اطلاعات 80 سال"
را به قیمت حدود چهل هزار تومن خریدم؛ خلاصه ای است این سه جلد از نوشته های روزنامه اطلاعات از سال 1304 تا 1368. به عنوان یک علاقمند تاریخ و روزنامه نگاری، فوق العاده از این خریدم راضی هستم # 26/10/88

*
وقتی با رییس قدر قدرت مان صحبت می کنیم، با ریش و سبیل و دکمه لباس مان بازی می کنیم؟ به ساعت مان حتی نگاه می کنیم؟ حواسمان پرت می شود که ندانیم اصلا چه می گوییم؟ لباس مان را مرتب نمی کنیم قبل از رفتن به اتاق؟ ... حالا اگر آن رییس، "خدا" و مجال صحبت های ما با او، "نماز" باشد، چه؟ # 1/11/88

* "
م" مثل "مزخرف"، مثل "فیلم آقای هفت رنگ"؛ همین # 3/11/88 
*
وقتی با رییس قدر قدرت مان صحبت می کنیم، با ریش و سبیل و دکمه لباس مان بازی می کنیم؟ به ساعت مان حتی نگاه می کنیم؟ حواسمان پرت می شود که ندانیم اصلا چه می گوییم؟ لباس مان را مرتب نمی کنیم قبل از رفتن به اتاق؟ ... حالا اگر آن رییس، "خدا" و مجال صحبت های ما با او، "نماز" باشد، چه؟ # 1/11/88
* "
م" مثل "مزخرف"، مثل "فیلم آقای هفت رنگ"؛ همین # 3/11/88 
این تحلیل 
رسول جعفریان کاملا موافقم؛ کسانی از جنس آیت الله شیخ محمد یزدی علاقه عجیبی به تداوم فضای تنش دارند # 7/11/88

*
از امروز در اعتراض به رواج "منفی عقیدتی" و "هیجان زدگی" در"بالاترین"، فعالیتم را در این وبسایت متوقف می کنم. متاسفانه توهین به عقاید و رواج رادیکالیسم که عمدتا از طرف ایرانیان خارج از کشور صورت می پذیرد، وجهه این پایگاه اینترنتی را مخدوش کرده. خوشبختانه این کاربران در اکثریت نیستند ولی در تولید "هیجان"، که به نظر من سمّ جنبش سبز است، ید طولایی دارند # 8/11/88 
*
از امروز در اعتراض به رواج "منفی عقیدتی" و "هیجان زدگی" در"بالاترین"، فعالیتم را در این وبسایت متوقف می کنم. متاسفانه توهین به عقاید و رواج رادیکالیسم که عمدتا از طرف ایرانیان خارج از کشور صورت می پذیرد، وجهه این پایگاه اینترنتی را مخدوش کرده. خوشبختانه این کاربران در اکثریت نیستند ولی در تولید "هیجان"، که به نظر من سمّ جنبش سبز است، ید طولایی دارند # 8/11/88 
گوگل ریدر 
مرا از دست ندهید؛ به مثابه خبرگزاری راز سر به مُهر! # 10/11/88

*
امروز، سه سال تمام می گذرد از روزی که دل مهربان "فرحناز"، برای همیشه فقط خاطره شد برای ما ... خواهرم! یادِ با هم بودن هایمان به خیر ... # 15/11/88

*
چه بسیارند برادران در کنار کاسه ها، و چه اندک اند به هنگام حوادث روزگار؛ حضرت علی # 17/11/88

*
یه اتفاق جالب؛ پل اسکله هرمز، امروز و درست پس از افتتاح و در حین عبور مقامات مسوول شکست. پروژه مربوط به شیلاته؛ قطعاتش خارجیه و فقط نصبش وطنی بوده! (
*
امروز، سه سال تمام می گذرد از روزی که دل مهربان "فرحناز"، برای همیشه فقط خاطره شد برای ما ... خواهرم! یادِ با هم بودن هایمان به خیر ... # 15/11/88
*
چه بسیارند برادران در کنار کاسه ها، و چه اندک اند به هنگام حوادث روزگار؛ حضرت علی # 17/11/88
*
یه اتفاق جالب؛ پل اسکله هرمز، امروز و درست پس از افتتاح و در حین عبور مقامات مسوول شکست. پروژه مربوط به شیلاته؛ قطعاتش خارجیه و فقط نصبش وطنی بوده! (+) # 21/11/88 
مثل این) ...
یعنی این که "توجه! توجه! ما هم هستیم"؟ # 23/11/88

*
واتسلاو هاول: "آن ها اسلحه دارند اما دست ما خالیست، پس آن ها زودتر خسته می شوند" - یک اس.ام.اس # 2/12/88 
*
واتسلاو هاول: "آن ها اسلحه دارند اما دست ما خالیست، پس آن ها زودتر خسته می شوند" - یک اس.ام.اس # 2/12/88 
وضعیت سلامت روان افراد متأهل 2 تا 5/2 برابر بدتر از مجردهاست # 1/12/88 
*
حجت الاسلام شجونی، که قبلا برای جویدن خرخره فتنه گران ابراز تمایل کرده بود، به بندرعباس سفر و سخنرانی می کند ... خرخره ها کمتر هوس انگیز باشند ان شالله # 5/12/88

*
یک بدی فیل تر شدن این که نمی شه لینک وبلاگهایی رو که می خوندی همون طوری کمپلت از وبلاگ فیل تر شده منتقل کنی به وبلاگ جدیدت، باید دونه به دونه اضافه کنی؛ به این ترتیب این وسط بعضی وبلاگ های خوندنی از قلم می افتند و ممکنه چند هفته یادت نباشه سری بهشون بزنی # 8/12/88 
*
حجت الاسلام شجونی، که قبلا برای جویدن خرخره فتنه گران ابراز تمایل کرده بود، به بندرعباس سفر و سخنرانی می کند ... خرخره ها کمتر هوس انگیز باشند ان شالله # 5/12/88
*
یک بدی فیل تر شدن این که نمی شه لینک وبلاگهایی رو که می خوندی همون طوری کمپلت از وبلاگ فیل تر شده منتقل کنی به وبلاگ جدیدت، باید دونه به دونه اضافه کنی؛ به این ترتیب این وسط بعضی وبلاگ های خوندنی از قلم می افتند و ممکنه چند هفته یادت نباشه سری بهشون بزنی # 8/12/88 
*
یک بدی فیل تر شدن این که نمی شه لینک وبلاگهایی رو که می خوندی همون طوری کمپلت از وبلاگ فیل تر شده منتقل کنی به وبلاگ جدیدت، باید دونه به دونه اضافه کنی؛ به این ترتیب این وسط بعضی وبلاگ های خوندنی از قلم می افتند و ممکنه چند هفته یادت نباشه سری بهشون بزنی # 8/12/88 
اینجا 
ببینید؛ امیدوارم نشریات بندرعباس فردا نروند از پزشکی قانونی رپرتاژ آگهی درباره خدماتش بگیرند # 10/12/88 
خوندم 
که "مديرعامل مجتمع نخ تاير صبا از آغاز صادرات محصولات توليدي مجتمع نخ تاير زنجان به ساير كشورهاي دنيا خبر داد" ... زنگ زدم بهش؛ تبریک گفتم؛ گفتم که بهش افتخار می کنم # 13/12/88 
+)
؛ خبری که به احتمال قوی تا چند ساعت دیگر تکذیب می شود؛ این خبر تنها به کار تست جامعه می خورد؛ همین # 18/12/88 * یک صد تومانی با مُهر "تبرّک کربلای معلی" را زده بالای سرش توی مغازه. می پرسم: " چرا حالا یک چک پول پنجاه هزار تومنی را متبرک نکرده اید؟" ... فقط می خندد # 19/12/88 
این پست "
شرمنده" کردند؛ ... چی بگم آخه؟ ... "واقعا تشکر می کنم" ...! 21/12/88 
فروغ 
نمی توانسته چهل و چند سال قبل درگذشته باشد؛ این خیلی دور است ... فروغ باید همین نزدیکی ها باشد # 22/12/88 
+)
نوشتم و بعد دوباره به بلاگر برگشتم. همان روزها این پست مرا (+) در ورد پرس، تابناک منتشر کرد (+) که بعدش ایران خودرو هم این جوابیه (+) را برایشان فرستاد ... این را نوشتم تا برخی رفقا نگویند مطالب من فقط در بی.بی.سی. مورد استفاده قرار گرفته! # 23/12/88
* هی مترسک! کلاه را بردار؛ ما کلاغان دگر عقاب شده ایم - یک اس ام اس # 1 آبان 88

* خدای من! فیلمنامه فیلم دوست داشتنی من منتشر شده؛ فیلمنامه "درخت گلابی"! ... طوری که روزنامه اعتماد نوشته در این کتاب چند نقد این فیلم مهرجویی و مصاحبه هم چاپ شده # 4 آبان 88

* "قربونت"، "چاکریم"، "مخلصیم"، "فدات" ... چقدر متنفرم از این تعارف های بی ذرّه ای "راست" # 4 آبان 88

* توی فرانسه رفیق ایرانی پسر عمه ام بهش گفته بود: "این معینی که وبلاگ می نویسه باهات نسبتی داره ؟" ... دروغ گفتم اگه بگم خیلی کم خوشحال شدم! # 6 آبان 88

* 8/8/88 فقط به درد شاعری می خورد؛ امام رضا غریب است هنوز # 9 آبان 88

* هر دو- سه روز یک بار موبایلم رو شارژ می کردم. تو یه جلسه بلوتوثم روشن بود چهار تا ویدئو گرفتم از یه ناشناس هر چهار تا سیاسی و سبز؛ حالا هر روز موبایلم رو باید شارژ کنم از بس بهشون گوش می دم و این ور و اون ور بلوتوث می کنم! # 10/8/88

* " سبزیم و پایدار / از سلاله خورشید و ماندگار / و تو ای شحنه تاریکی / کسوفی بیشنیستی / گذار و میرا"؛ یک اس ام اس؛ چند روز قبل # 12/8/88

* خدای من!

*
* یکی از دوستان از زنجان تایید کرد که فردی که به نام علی مغازه ای روز سیزدهم آبان در تهران بازداشت شده، همان علی مغازه ای است که ما می شناسیم. وی عضو هیات تحریریه نشریه اصلاح طلب و البته لغو مجوز شده "امید زنجان" و سپس فعال در روزنامه های اصلاح طلب تهران بود. مغازه ای همچنین از اعضای انجمن صنفی روزنامه نگاران ایران بوده است # 18/8/88

* خبر خوب؛ "علی مغازه ای" آزاد شده. اسکندریون عزیز خبرم کرد # 24/8/88

* چقدر حسودی ام می شود به وبلاگنویس هایی که همه نوشته هایشان در همان وبلاگ اولشان موجود است و مثل من مجبور به اسباب کشی نشده اند؛ آن هم بدون آن که بتوانند نوشته های قبلی شان را با خود این سو و آن سو ببرند. از دی ماه 82 نوشته ام ولی نوشته هایم یک جا جمع نیست! همه نوشته ها، خوب و بد، ضعیف و قوی، بالاخره زاییده حس لحظه های خودمان بوده اند؛ خوب و بد، ضعیف و قوی # 25/8/88

* چهار روز فراموش نشدنی را سپری کرده ایم؛ با ناخوشی شدید زری. از همه دوستانی که حتی گوشه دلشان جویای حال ما بودند؛ سپاسگزاریم. حالمان بهتر است حتی اگر سوختگی دستان مرا به وقت آشپزی و فوران آب جوش زودپز به حساب بیاوریم! # 1/9/88

* سمیه توحیدلو، که دو ماهی را بعد از انتخابات زندانی بود، از هم سلولی خود گفته که مسیحی شده و بعد زندانی اش کرده بودند. او

* هر چه بیشتر فکر می کنم، بیشتر باورم می شود که در فیلترینگ وبلاگ قبلی ام اشتباهی پیش آمده # 4/9/88

* دارم به سر و وضع خانه مجازی جدیدم می رسم! دوستانی که لینک وبلاگشان را از قلم انداخته ام، خبرم کنند # 8/9/88
* "همین یکی دو روز پیش که بچه‌ها رفته بودند دیدن بهزاد نبوی به او گفته بودند: باز هم خوب شد شش سال برایتان حبس بریده‌اند، ما فکر می‌کردیم ده پانزده سالی روی شاختان باشد. با همان سرخوشی بی‌مثالش بعد از بیش از پنج ماه انفرادی در زندان و بعد هم انفرادی در سی سی یو، خنده سر داده بود و گفته بود: "حالا چه شش سال، چه پانزده سال، برای من هر کدامش را که بدهند حکم " ابد" را دارد..."" (

*

* بعد از دیدن "درباره الی"، حالا گرفتار

* به بهانه غدیر؛ "روز عدالت بر ظالم سخت تر است از روز ظلم بر مظلوم"؛ امام علی علیه السلام - 15/9/88

* یک

* یک تشر دلچسب از

*

* دیشب سانس مخصوص هنرمندان و خبرنگاران و وبلاگ نویسان برای تماشای "محاکمه در خیابان" از کیمیایی در سینما ستاره شهر بندرعباس برگزار شد ولی فیلم تبدیل شده بود به "پنالتی"؛ کاری از انسیه شاه حسینی؛ فیلمی واقعا مزخرف! ... اما حُسن بزرگ این سانس آشنا شدن با چند وبلاگ نویس خوب بندر بود؛ می ارزید به تحمل یک ساعت و نیم فیلمی ندیدنی! قرار شده این کار خوب باز هم تکرار شود # 21/9/88

* یک اتفاق جالب؛ مجله نگاه روز (بندرعباس) یک مصاحبه با دو عکاس خوب بندر درباره جایگاه عکاسی در استان منتشر کرده و در عکسی که از این دو چاپ کرده، عکاس به جای فوکوس روی صورت مصاحبه شونده ها، روی "در" پشت سر آنها فوکوس کرده؛ این یعنی اند جایگاه عکاسی! # 21/9/88

* امام خمینی: "حرام است تعرض کردن به کسى که به من سب کند، به من فحش بدهد، عکس مرا پاره کند، مرا بزند، هر کارى بکند". 15آذر58 - قم # 22/9/88

* امسال فرصتی بود برای "اصلاح الگوی مصرف" در مملکت مصرف زده ما ... فرصتی که سوخت # 23/9/88
* بغض محمدعلی ابطحی سنگین است؛ این را به راحتی از

* درگذشت آیت الله منتظری، در آستانه عزاداری های محرم، عرصه سیاسی کشور را به شدت متلاطم خواهد کرد # 29/9/88

* یکی تیتر زده بود: "حصر خانگی آیت الله آزاده تمام شد" ... می شود اشک نریخت؟ # 29/9/88

* احمدی، وزیر قبلی آموزش و پرورش احمدی نژاد، مجوز 200 مدرسه غیرانتفاعی را برای معاونان خود صادر کرده بود. مجلس ظاهرا

* راننده تانکر فاضلاب داشت گل نرگس می خرید ... چه صحنه زیبایی بود # 2/10/88

*
سید عبدالرضا موسوی نامه ای تند خطاب به علی معلم دامغانی نوشته که اگر علی معلم دامغانی جان سالم از این نامه به در برد؛ معلوم می شود قلب سالمی دارد! معلم دامغانی را اخیرا به جای میرحسین به عنوان رییس فرهنگستان هنر "منصوب" کردند # 4/10/88

* خب! من واقعا نمی دونم چرا قالب وبلاگم این طوری شد! # 4/10/88
شش شال قبل، سال 82، روزی چون امروز بود که زندگی های بسیاری در "بم" به صفحه آخر رسید؛ ناگهان # 5/10/88

* سه بار فیل ترینگ در کمتر از سه ماه ... # 5/10/88

* در این هاگیر و واگیر؛ چقدر مهم است که دیروز، "راز سر به مهر" من شش ساله شد؟ ... هیچ # 8/10/88

* یک سری از دوستان از من درخواست ارسال دعوت نامه برای عضویت در بالاترین را کرده اند. راستش را بخواهید تا حالا این کار را برای کسی انجام نداده ام و بیشتر به این دلیل که اصلا نمی دانستم چطور باید چنین کاری را انجام دهم. اخیرا پیگیر شدم و به

* من ابتکار محسن رضایی را در ارسال

* عطالله مهاجرانی: سرکوب، برگ‌ها را بر خاک می‌ریزد اما ریشه‌ها را محکم‌تر می‌کند # 15/10/88

* دیروز برای

* خیلی غم انگیز و حیرت زاست که کسانی با نام مستعار یا مقیم خارج از کشور، مطلب می نویسند که "من هم محاربم؛ مرا هم اعدام کنید" # 17/10/88

* 158 سال قبل در چنین روزی، خون سرخ امیرکبیر در حمام فین کاشان، لکه سیاه بزرگی شد بر تاریخ این سرزمین # 20/10/88

* از دیروز روزنامه

* سر یک پروژه سه روزی در معیت

* از پریروز نمایشگاه کتاب بندرعباس شروع به کار کرده؛ کمتر از یک ساعت غرفه ها را دید زدم و رفتم سراغ انتشاراتی محبوبم؛ "انتشاراتی روزنامه اطلاعات"! سه جلد کتاب "

* با

* خواندن

* اصلا، مطلقا و ابدا وقت خودتان را با برنامه ای به اسم "دیروز، امروز، فردا" هدر ندهید! این طوری قله از یادمان می رود و گرفتار سنگریزه ها می شویم # 18/11/88

* شماره چهارشنبه دو نشریه محلی بندرعباس را خریدم. اولی پنج صفحه و دومی شش و نیم صفحه از کل هشت صفحه خود را فقط به آگهی و رپرتاژ آگهی اختصاص داده اند ... واقعا مایه تاسفه! # 23/11/88

* بندرعباس حسابی شلوغ شده به خاطر این تعطیلی های پشت سر هم؛ هوا هم واقعا دلپذیر است # 24/11/88

* راهپیمایی دیروز، فارغ از همه تمهیدات کم نظیر امنیتی و تبلیغاتی اش، یک حسن بزرگ داشت؛ این که بادِ جریان برانداز را که مدام بر شیپور هیجان و شورِ بی شعور می دمد، خالی کرد # 23/11/88

* هیچ فکر کرده اید چرا در راهپیمایی ها، پلاکاردهایی که روی آن ها نوشته "دانشگاه ..."، "مدرسه ..."، "سازمان ..."، "پایگاه ..." اصلا بالای سر برده می شوند؟ (

* در ایران
* شعار مضحک جشنواره تولیدات مراکز استانی صدا و سیما در بندرعباس: "جهان به زیر آیین و فرهنگ ماست" # 26/11/88

* جالبه؛ بعضی ها "از" نماز راحت می شن، بعضی "با" نماز # 9/12/88

* صحنه های دلخراش از بر جا ماندن چهار جنازه در کف خیابانی در بندرعباس را

* "فریبکار، زبانش شیرین و قلبش تلخ است"؛ امام علی علیه السلام # 12/12/88

* دو سال قبل بود به گمانم؛ آقا فرید، پسر دایی، نمی خواست دوباره از تهران برگرده زنجان و مدیر کارخونه "نخ تایر" بشه، بهش گفته بودن داریم براش مدیر تسویه انتخاب می کنیم؛ بیا و برو کارخونه شهر خودتونو یه کاریش بکن؛ نذار از دست بره. قبل ترش مدیر عامل آبفای زنجان بود و بعد مدیر کل ستادی تو وزارت نیرو ... چند روز قبل توی خبرها
مسیح علینژاد (در یک مصاحبه): آقاى (قاضی) مرتضوى جلوى وكيلم و آقاى كاوه، قائم مقام آقاى اصغرزاده، به من گفت: "ما پرونده اى از شما و خبرنگاران زن ديگر در دست داريم كه در هفته با سه مرد زنا مى كنند". من با شنيدن اين كلمه جلوى آن دو نفر گريه ام گرفت و برايم عجيب بود كه چطور ممكن است يك مرد اين قدر راحت در چشم يك زن نگاه كند و اين حرف را بزند. دوم اين كه من آنجا تنها بودم و جلوى اين همه مرد چطور مى توانستم از خودم دفاع كنم. تنها چيزى كه توانستم بگويم اين بود كه اشكالى ندارد، بگوييد پرونده مرا بياورند # 15/12/88

* "بر اساس یک نظرسنجی انجام شده توسط سرویس جهانی بی بی سی هشتاد درصد از مردم جهان معتقدند دسترسی به اینترنت جزء حقوق اساسی انسانهاست" # 17/12/88

* خبرگزاری فارس خبر داده که محمد خاتمی ممنوع الخروج شده (

* گفته: "به دانش آموزها و معلم ها بگویید فردا، پنج شنبه، کلاس ها دایر است، ولی بین خودمان باشد قرار است کلاس ها را تعطیل کنیم ..." ... فردا احمدی نژاد سومین سفر استانی اش را به هرمزگان آغاز می کند # 19/12/88
* اگر شناسنامه ملاک باشد؛ امروز 34 ساله شدم! # 20/12/88
* شیرینی خبر رفع فیل ترینگ وبلاگ سمیه توحیدلوی عزیز هنوز به کاممان مزه نکرده بود، که وبلاگ دوم فاطمه شمس عزیز را سه هفته بعد از وبلاگ اولش، فیل تر کردند # 21/12/88
* یک جا از همه رفقایی که دسته جمعی منو با کامنت های

* نمی دانم چه حس غریبی است؛ از بین همه شاعران درگذشته، همیشه فکر می کنم

* "هراس من باری، همه مردن در سرزمینی است که ساندیس هایش شیرین تر از آزادی است" – یک اس ام اس # 22/12/88

* حدود دو سال قبل که سیستم بلاگر دچار مشکلاتی شد، مدتی در ورد پرس (

* "از خدا بترس و حق را بگوی گرچه موجب نابودی توشود"؛ امام موسی کاظم علیه السلام # 23/12/88

* مهشاد مصداق بارز یک دختر مُرداد ماهی است؛ سطله جوی کامل! ... اسباب بازی های دختر خالشو تملّک کرده؛ بعد به همون دختر خالش و دختر داییش می گه: "چون غذاتونو خوردین بهتون اجازه می دم با اینا بازی کنین"! # 24/12/88

* "پیمان" برای عیدی، دیوان حافظ برایم کنار گذاشته بود. گفتم: "به یادگاری برایم بنویس اش"؛ تفألی به دیوان حافظ زد؛ این آمد:"ترسم که اشک در غم ما پرده در شود / وین راز سر به مُهر به عالم سمر شود" # 25/12/88

* آقای پروانه! خانم پروانه! انگاری فصل پروازتونه؛ این روزا، نزدیکی عید، خیلی دارم می بینمتون ولی شما رو به خدا یه هوا بالاتر بپرین؛ می خورین به ماشینا اون وقت، زبونم لال، می میرین؛ به همین راحتی# 26/12/88

* استاندار هرمزگان بعد از پایان سومین سفر استانی احمدی نژاد به این استان در یک نشست خبری گفته که "رییس جمهور گفت چرا با چرخبال از استقبال مردم فیلم نگرفتید که "اوباما" سکته کند؟"! ... یک روزنامه محلی این عبارت را این گونه تلطیف کرده: "رییس جمهور محترم اظهار داشت ای کاش ترتیبی داده شده بود تا با چرخبال از جمعیت فیلمبرداری شود و دشمنان با چشم خود حقایق را می دیدند" # 27/12/88
* هر وقت رفسنجانی سیگنال های نزدیک تر شدن به رهبری نشان می دهد، ناگهان اتفاقی علیه او یا خانواده و نزدیکانش رخ می دهد ... مرعشی، رییس دفتر سابق وی - عضو ارشد کارگزاران و از اقوام نزدیکش درست در آستانه نوروز بازداشت شد (+). علی مطهری یک بار گفته بود برخی جریانات امنیتی مانع نزدیک تر شدن رهبری و رفسنجانی می شوند. او گفته بود بعد از سخنرانی رهبری در نماز جمعه 29 خرداد رفسنجانی آماده شده بود تا در حمایت از رهبری اعلام نظر کند که فائزه، دخترش، را بازداشت کردند و رفسنجانی هم گفته بود من تحت فشار کاری نمی کنم! # 28/12/88



هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر