۱۳۸۷ مرداد ۱۴, دوشنبه

به یاد کسی که با "قلم" استالین را آزار داد


دیکتاتورها تمامی ندارند انگاری، یکی می میرد، یکی دیگر در گوشه ای دیگر ظاهر می شود، یکی را دار می زنند یکی دیگر آن سوتر گردن می زند و به دار می کشد، یکی را زندانی می کنند آن یکی از فوج فوج فدایی سان می بیند ... هنوز شنیدن نام بسیاری از دیکتاتورهایِ مُرده، مو بر تن ها سیخ می کند و کیست که استالین را فراموش کند؛ استالین مُرده و مومیایی شده ولی روح خبیث کسانی چون او دامان بشریت را رها نمی کند. در این هنگامه غم و سرخوردگی است که شکوه و روح بلند بزرگانی چون سولژنیتسین تسلی یاد ملال اندود ما می شود. سولژنیتسین به خاطر "نه" به استالین، سال ها در شرایط بسیار دشوار تبعید و زندانی شد ولی از سیاهچال های آن دیو مخوفِ شورویِ کمونیستی نه سولژنیتسینِ ناامید که سولژنیتسینی بیرون آمد که با قلم به مستبد دوران می تاخت. حالا خبر می رسد سولژنیتسین هم رفت؛ جایی در آن بالا لابد برای روح تسلیم ناپذیرش تختی جلیل و جمیل آراسته اند؛ خدایش بیامرزد و دنیا را با "سولژنیتسین های مکرر" زیباتر و تحمل پذیرتر کند.


منبع عکس: اینجا

۱ نظر: