خبرنگارِ قشنگِ خبرگزاری قشنگ فارس، با دبیر قشنگ شورای عالی امنیت ملی ما در یک سفر قشنگ به ژنوِ قشنگ همراه شده و حاصل کار خود را در قالب یک گزارش قشنگ منتشر کرده؛ بخش هایی از این گزارش قشنگ را بخوانیم: /ا
به دكتر جليلي گفتم كه اگر هر جايي بگويم كه شش ساعت پرواز مشترك با شما داشتم و نتوانستم حتي يك خط مصاحبه بگيرم يا بايد بعد از اين در خبرگزاري به جاي خبرنگاري ظرف بشويم و زمين طي بكشم و يا بايد استعفا بدهم و بروم؛ در واكنش خيلي خونسرد گفت «روزي رسان خداست» ... محل استقرار هيئت ايراني در ژنو مهمانسراي نمايندگي ايران بود كه البته جاي خيلي ساده و بيآلايشي بود و حتي در هواي نسبتا گرم اين روزها كولر هم نداشت و شب كه پنجره اتاقها را براي خنك شدن هوا باز ميگذاشتيم پشهها سور و ساتي بر پا ميكردند تماشايي ... بعد از مذاكرات، جليلي به همراه محافظان سوئيسي خود براي دقايقي و جهت پياده روي به بيرون از محل مهمانسرا رفت و در بازگشت محافظان را به داخل دعوت كرد و شخصا از ايشان با ميوه پذيرايي كرد كه اين اقدام جليلي براي افسران پليس حفاظت سوئيس جالب توجه بود ... در سفر جليلي از ژنو به استانبول يك زن و مرد تركيهاي با كودكشان در صندليهاي رديف كناري دكتر جليلي نشسته بودند و جليلي در چند نوبت به اظهار محبت نسبت به آن پسر بچه پرداخت و او را به خنده انداخت. اين رفتار جليلي مرا به ياد سخنان يكي از خبرنگاران انگليسي زبان حاضر در جريان مذاكرات انداخت كه تعريف ميكرد هنگام خروج اعضاي هيئتهاي مذاكره كننده براي نهار نماينده سياسي انگليس با صداي بلند با يكي از همراهان خود گلايه ميكرد كه «ما ديگر چه كار كنيم كه هر چه ميكنيم اين ايرانيها اين قدر پيچيده و سرسخت هستند. آن پيچيدگي و سرسختي در مقابل ديپلماتهاي طراز اول قدرتهاي جهاني و اينگونه برخورد با يك كودك و خندان او! ... /ا
*
شعار هفته: قشنگ ها! ما مشنگ نیستیم به خدا
نکته: بعضی ها خبرنگار نیستند، دستمال نگارند
به دكتر جليلي گفتم كه اگر هر جايي بگويم كه شش ساعت پرواز مشترك با شما داشتم و نتوانستم حتي يك خط مصاحبه بگيرم يا بايد بعد از اين در خبرگزاري به جاي خبرنگاري ظرف بشويم و زمين طي بكشم و يا بايد استعفا بدهم و بروم؛ در واكنش خيلي خونسرد گفت «روزي رسان خداست» ... محل استقرار هيئت ايراني در ژنو مهمانسراي نمايندگي ايران بود كه البته جاي خيلي ساده و بيآلايشي بود و حتي در هواي نسبتا گرم اين روزها كولر هم نداشت و شب كه پنجره اتاقها را براي خنك شدن هوا باز ميگذاشتيم پشهها سور و ساتي بر پا ميكردند تماشايي ... بعد از مذاكرات، جليلي به همراه محافظان سوئيسي خود براي دقايقي و جهت پياده روي به بيرون از محل مهمانسرا رفت و در بازگشت محافظان را به داخل دعوت كرد و شخصا از ايشان با ميوه پذيرايي كرد كه اين اقدام جليلي براي افسران پليس حفاظت سوئيس جالب توجه بود ... در سفر جليلي از ژنو به استانبول يك زن و مرد تركيهاي با كودكشان در صندليهاي رديف كناري دكتر جليلي نشسته بودند و جليلي در چند نوبت به اظهار محبت نسبت به آن پسر بچه پرداخت و او را به خنده انداخت. اين رفتار جليلي مرا به ياد سخنان يكي از خبرنگاران انگليسي زبان حاضر در جريان مذاكرات انداخت كه تعريف ميكرد هنگام خروج اعضاي هيئتهاي مذاكره كننده براي نهار نماينده سياسي انگليس با صداي بلند با يكي از همراهان خود گلايه ميكرد كه «ما ديگر چه كار كنيم كه هر چه ميكنيم اين ايرانيها اين قدر پيچيده و سرسخت هستند. آن پيچيدگي و سرسختي در مقابل ديپلماتهاي طراز اول قدرتهاي جهاني و اينگونه برخورد با يك كودك و خندان او! ... /ا
*
شعار هفته: قشنگ ها! ما مشنگ نیستیم به خدا
نکته: بعضی ها خبرنگار نیستند، دستمال نگارند
آقاي قشنگ تر !
پاسخحذفاز اين به بعد خودتان در سفرها همراه آقاي جليلي بشويد تا خبرهاي واقعي تر را از خودتان بشنويم!
قلم تندی داری و جالب
پاسخحذفبه ماهم سری بزن
http://shahrefarda.persianblog.ir
لینکت کردم
پاسخحذفتی را باید با ت نوشت
پاسخحذفآقای خرچنگ زاده ! یعنی واقعا شما فکر می کنید همراهی خبرنگار مهمه؟ همین گزارش خبرنگار پاچه خار فارس نشون می ده که در حالی که جلیلی باهاش اصلا مصاحبه نکرده اونو برده بودن که چیزهای کاملا خاص بنویسه و برگرده ... این ها نیازی به خبرنگار ندارن نیاز به یک مترجم درست و حسابی دارن که وقتی سند دست اروپایی ها میدن غلط املایی توش نباشه که آبرومون بره ... در ضمن در نروژ قشنک بهت خوش میگذره؟ .. بابات مواجب بگیر دولت احمد ینژاد نیست احیانا؟!! /ا
پاسخحذفبا سازمان مجاهدین خلق تماس بگیرید ، منتظر تماس های شما هستیم .
پاسخحذفmojahedinkhalgh1@gmail.com
من نمی تونم با جهنم تماس بگیرم ... ببخشید
پاسخحذف