همان هایی که تز سعید حجاریان، " فشار از پایین و چانه زنی در بالا"، را عین چماق همیشه بالای سرشان دارند و تا صدای اعتراضی بلند می شود آن را محکم می کوبند توی ملاج معترض بخت برگشته که تو می خواهی براندازی شل و نرم راه بیندازی، این روزها کارشان به جایی رسیده که "فشار از بیرون، مذاکره در بالا و لهیدگی و ساییدگی در پایین" را زیر گرد و خاک کُری خوانی های جنگی با افتخار تمام عملیاتی کرده اند و لابد متوهم شده اند که مگر چه اشکالی دارد زیر انواع و اقسام فشارهای اقتصادی و سیاسی که تازه خیلی ها را قرار نیست مردم بدانند، لهیدگی و ساییدگی و لابد از هم پاشیدن سهم کسانی باشد که نه به بیرون وصلند نه به بالا؟! همه تاریخ این دیار درخشان را گوش تا گوش طولانی ترین میزهای "مذاکره" که بچینید، کمتر دوره و عصری را می بینید که از آن "صدای خون" و "بوی اعتراض" به مشام نرسد ولی این تا جایی است که مردم ایمان به درستی راه و موثر بودن داشته باشند. این ایمان را لهیدگی در پایین و کُری خوانی های بیهوده در بالا هدر می دهد؛ کسی آیا هست نگران ایمان مردم و نام نیک ایرانیان امروز برای ایرانیان فردا باشد؟
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر