۱۳۸۶ مهر ۲۴, سه‌شنبه

شب تار



ديگه از خستگيام خسته شدم/ ديگه از بستگيام بسته شدم
ميزنم تيغ به بند بستگي / مگه آزاد بشم ز خستگي
بسه تنهايي ديگه توي قفس/ بسه اين قفس بدون همنفس
ديگه بسه تشنگي بدون آب/ خوردن فريب و نيرنگ سراب
واسه هر كي دل من تنگ ميشه/ تا ميفهمه دلش از سنگ ميشه
دوستي از رو زمين پاك شده / مردي و مردونگي خاك شده
هر كي فكر خودشه تو اين زمون / تو نخ آب يخ و گرمي نون
بايد حرف دلمو گوش كنم / همه دنيا رو فراموش كنم
دستمو بلند كنم به آسمون / خودمو رها كنم از اين و اون
دلمو جدا كنم از آدما / سينمو پر كنم از ياد خدا
ديگه بسه ديگه بسته انتظار / ابر رحمت به سر دنيا ببار
شب تار شب تار شب تار / آسمون! خورشيد و بردار و بيار

شعر: داریوش ارجمند ، خواننده: محمد اصفهانی، آلبوم "برکت"
*
یه چند روزی مرخصی و استراحت ... با این شعر خوب باشید تا بعد. البته شندینش با صدای اصفهانی لطف دیگه ای داره

۶ نظر:

  1. خوش بگذره حتما میرین صایین قلعه؟

    پاسخحذف
  2. محمد عزیز امیدوارم که در کنار همسر و دخترگلت بهت خوش بگذره و با انرژی بیشتری برگردی . شعر هم خیلی زیبا بود .دختر گلت رو خیلی خیلی ببوس . سبزباشی .

    پاسخحذف
  3. خوش بگذره تعطیلات...و عجب عکسییییییییییی

    پاسخحذف
  4. شعر با محتوای و روانی بود . دست شما درد نکنه ؛ چند لحظه ای منو با خودش برد به جاهایی که سرشار از لذت شعری بود . مرخصی هم خوش بگذره .فرزند همین آب و خاک .

    پاسخحذف
  5. این شعر عشق منه

    پاسخحذف
  6. shoma va tatilaat!!!
    ishallah hesabi khosh begzare.... va delatnge weblg nashi.
    Avra

    پاسخحذف