۱۳۹۹ اسفند ۳, یکشنبه

علامت‌های "غیرمستقیم" برای تشویق فساد

 


علامت‌های "غیرمستقیم" برای تشویق فساد و ریاکاری بسیار زیاد و بدتر از آن: گاه "رسمی و قانونی"‌اند و البته "بسیار موثر" در ساختن فرهنگ و اخلاق جامعه برای طولانی‌مدت! این جدای از "خلاف واقع" و "دروغ"گفتن‌های واضح (بر خلاف قرائن حاضر در جلوی چشم مردم) است که خواسته و ناخواسته از سیاهی دروغ‌گویی و "دقیق‌نگویی" در جامعه می‌کاهد.

 

دن آریلی (استاد دانشگاه و مولف در اقتصاد رفتاری) در کتاب ارزشمند خود (پشت پرده ریاکاری) نمونه عجیبی را شاهد می‌آورد و می‌نویسد: «با پوشیدن مارک قلابی ]لباس، عینک، کیف[ بیشتر دست به نیرنگ می‌زنیم.»(ص101) دن آریلی همین‌طور نوشته: «اجناس قلابی نه تنها ما را وادار به ریاکاری بیشتری می‌کنند بلکه همچنین سبب می‌شوند تا دیگران را هم کمتر درستکار ببینیم.»(ص115). سپس توصیه می‌کند: «باید از شمار اعمال ریاکارانه‌ی به ظاهر تک‌وتوکِ بی‌ضرر بکاهیم. اگر چنین کنیم ای بسا که جامعه با گذر زمان درستکارتر و کمتر دچار فساد شود.»(ص117) او معتقد است، عمل غیراخلاقی زاد و ولد می‌کند؛ «یک عمل غیراخلاقی می‌تواند احتمالاً به یکی دیگر بینجامد و این اعمال غیراخلاقی در یک حوزه می‌تواند بر اخلاقیات ما در دیگر حوزه‌ها تاثیر بگذارند.» (ص117)

 

متاسفانه‌ سیگنال‌های مثبت فراوانی برای فساد در کشور ما تولید می‌شود که از فرط تکرار، "نکبت"شان اصلا دیده نمی‌شود یا کمتر جلب توجه می‌کند؛ مثلا:

- تکریم "دور زدن" تحریم‌ها در ظاهر اقدامی برای گریز از فشارهای ظالمانه و نابجاست اما یک پیام ضمنی مهم را هم به جامعه منتقل می‌کند؛ دور زدن "قانون" (فارغ از درست و نادرست بودن‌اش) حق طبیعی کسی است که آن را "درست" نمی‌داند!

- به طور کاملا قانونی و موجه، نظام دانشگاهی و اداری کشور به شدت آلوده انواع سهمیههاست؛ از سهمیه دانشگاه تا سهمیه استخدام و سهمیه‌هایی که اعطای آن جز با زایل کردن حق "شهروندان عادی" محقق نمی‌شود. "سهیمه" یعنی جواز توزیع "امتیاز" بی‌اعتنا به این‌که برنده‌ی سهمیه "خودش" دانش و تجربه‌ای (غیر از اثبات وفاداری) دارد یا ندارد. تکریم سهمیه، تکریم دستکاری "عدالت" به سود "حمایت از خودی‌ها"ست که بی‌تردید راه به ناکارآمدی و زوال جامعه و بالانشینی "ابلهان" می‌برد.

- حاشیه امن قضایی داشتن برخی افراد و جریان‌ها، یعنی "عدالت" رابطه مستقیم دارد با حُسن همجواری عقاید و رفتار آن افراد و جریان‌ها با "نظام قضایی"، نه با "حق" و "باطل"، یعنی "عدالت" پس از "مصلحت"، و این جواز عام برای "ستم‌پذیری" و "ستمکاری" است به اعتبار مصلحت!

 -

واضح است؛ وقتی پوشیدن مارک قلابی، راه فریبکاری را برای "انسان" هموار می‌کند، استفاده حکومت از "روش‌های ناخالص" (صرفا مبتنی بر حفظ بقا و پز و ژست) با ویترین "احقاق حق"، پیام‌های جانبی جدی با مدت اثر بالا در تایید فریب و نیرنگ به جامعه مخابره می‌کنند. در چنین وضعیتی چه بسا که حلال‌ها حرام (و برعکس) می‌شوند و دستمال‌های کثیف مامور پاک‌کردن شیشه‌ها!

 

آیا هنوز گرفتار این سوالید که «به راستی چرا فساد این همه شایع شده؟"؟!

 **

پست مرتبط: «قلب‌اش کجاست؟» (+)

در تلگرام (+

در توییتر (+)

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر