تامین آرامش، آسایش و امید جامعه یا هدف یک نظام نیست (که هیچ) یا هدف است. اگر رسیدن به این هدف میسر شده که هیچ ولی اگر نشده، یعنی نظام "بیعرضه" است یا اصطلاحاً: "ناکارآمد". برای کارآمدی و عرضه، آدمها و نهادهای باعُرضه لازم است. نظامی که شرط داخل شدن در حلقه آدمها و نهادهایش صرفا "وفاداری" است، فسادزا و بیعرضه باقی خواهد ماند. نظام فسادزا و بیعرضه توان شنیدن "نه" از مردم و تغییر بر اساس نظر اکثریت نخواهد داشت و دیر یا زود تامین آرامش، آسایش و امید برای مردم در آن به یک رویا بدل میشود. چاره "براندازی" است؛ براندازی آن "توهم" که گمان کرده خدا و طبیعت هم به بیعرضگی و غرور تا ابد مهلت میدهد و سنت الهی، حفظ برباددهندگان آرامش و آسایش و امید خلقالله است گو به هر زحمت و لذت سرکوب و پروپاگاندایی و هر بهانهای و کلکی که برای توجیه بیعرضگی سوار شود. خدا از ازل در "حقیقت" بوده است نه در "اسمی" که نظامها برای خود برساختهاند.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر