مُهر پدربزرگ پدری است؛ من، هم اسم او. بچه مدرسهای بودم که این مهر را اول بار توی وسایل قدیمی و یادگاری مرحوم پدر دیدم. از چند مهری که پیششان بود این از همه خوبتر و خوشتراشتر بود، اسم خودم هم روی آن! اجازه گرفتم و برداشتم و تا امروز، پیش من است. با ماژیکهای مختلف رنگ میکردم و از اثرش روی کاغذ کتاب و دفتر لذت میبردم. هر بار گماش کردم، پیدا کردماش. من ندیدهام این تیپ مهرها، اسم با حروف خارجه هم داشته باشند ولی این دارد؛ MOHAMED. من "محمد" را طور دیگری نوشته بودم و این طرز نوشتن هم برایم جالب بود. یک 1322 هم آن زیر نوشته؛ دو گل کنار "محمد" و دو "برگ" کنار تاریخ. اگر آن تاریخ، تاریخ ساخت مهر باشد، حالا از عمر این یادگاری 77 سال سپری شده. روح و رد انگشتهای پدربزرگ را دارد هنوز. مرحوم پدربزرگ خیلی خیلی زود از دنیا رفت؛ حوالی همان سالهایی که این مهر تاریخ خورد. پدر تنها پسر او بود.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر