۱۳۹۹ شهریور ۲, یکشنبه

روضه روشن‌تر از این؟

 

مروان (استاندار مدینه) به خلیفه مسلمانان (معاویه) نامه نوشت که «گويا عده‌ای ... با حسین‌بن علی در رفت و آمدند ... براى من معلوم گرديده كه وى در اين انديشه است كه با حكومت مخالفت ورزد ...» معاویه به مروان نوشت: «تا آن گاه كه او با تو كارى نداشته و بر حكومت ما اعتراضى نكند تو نيز از اين امر خوددارى كن» و به حسین‌بن علی نوشت: «از ايجاد اختلاف و آشوب در ميان اين امت بپرهيز و زنهار، مگذار كه با دست تو جنگى به وجود آيد و خونى ريخته شود. تو كه مردم را به خوبى آزمايش كرده‌اى، بنابراين درباره خودت و دين و امت محمد صلی‌الله‌علیه‌وآله بينديش و از فتنه‌ها اجتناب كن و به گفتار سفها و مردم جاهلى كه فتنه و آشوب را دوست مى‌دارند گوش مدار» و آن "امام" به خلیفه مسلمانان (معاویه) نامه تکان‌دهنده‌ای نوشت؛ «تو قاتل حجربن‌عدى و ياران نمازگزار او كه خداى را پرستش مى‌كردند نيستى؟ ايشان با ستمكارى و بدعت‌هاى ناپسند مخالف بودند و امر به معروف و نهى از منكر می‌كردند و در راه حق از سرزنش و ملامت هراسى نداشتند» و حسین واضح به معاویه نوشت: «من فتنه‌اى بزرگتر از اين كه تو بر اين مردم حكومت كنى نمى‌بينم.» (+)

 

و چند سال بعد، حسین را پسر همان معاویه چنان کشت که کشت و شمر سر حجت خدا را به اسم خدا چنان برید که برید.

روضه روشن‌تر از این؟

حالا شما بچسب به درام "تشنگی" و دستان بریده و جنازه فرزند و تنهایی اسیران (که  در تاریخ بسیار مکرر است)، و رخت سیاه، علم و سینه و زنجیرزنی و "مناسک عزاداری" ... تا ندانی کدام فتنه "مسلمان" را به کشتن "حسین" راه برد، دور خود، بیهوده، چرخیده‌ای و چه بسا، ندانسته، به سهمی غبار از کاخ یزید برده‌ای.

*

شنیده‌اید آیا که «در بازار شام هنگامی که اسیران اهل بیت را بر در مسجد جامع دمشق به پای داشته بودند، پیرمردی خطاب به امام سجاد علیه‌السلام عرض کرد: «سپاس خدایی را که شما را کشت و عوامل فتنه را از ریشه قطع کرد.»»؟

 

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر