.
"جنگ
چهره زنانه ندارد" دومین کتابی است که در این یک سال گذشته از "سوتلانا
الکسیویچ" (مستندنگار بلاروسی) خواندهام. پیشتر "سرانجام انسان طراز
نوین؛ فروریختن توهمات" را خوانده بودم؛ آن کتاب درباره باور و توهمات حکومت
کمونیستی در شوروی و دوستداران آن بود. سوتلانا الکسیویچ ۴ سال قبل برندهٔ جایزه
نوبل ادبیات شد. آکادمی سوئدی نوبل ادبیات وی را بهدلیل روایات چندصدایی، که مظهر
محنت و شجاعت در روزگار معاصر ماست، شایستهٔ جایزهٔ نوبل ادبیات دانسته بود.
.
"جنگ
چهره زنانه ندارد" روایت زنان روس است که در جنگ جهانی دوم در جبههها حضور
داشتند. روایتها تکاندهنده و گاه به غایت غمانگیز است؛ سوتلانا الکسیویچ خیلی
خوب از زبان راویان نوشته. مدام با این سوال مواجهی که انسان چطور چنین رنجهایی
را توانسته بر انسان دیگر روا بداند؟ جنگ، و جنگ دوم جهانی، چه زوایای هولناکی
داشته که روایت رسمی بارها مانع انتشار آنها شده؟ در مقابل؛ جنگ چطور انسان را به
شجاعت و از خودگذشتگیهای "حیرتانگیز" راضی میکند؟ ... در صفحات بسیاری
از این کتاب، با روایت نزاع بین خشونت و رحم انسانیت، شوکه شدم؛ گاهی با سرشکی.
عکس
روی جلد، تصویری از رزا شانینا است؛ تک تیرانداز مشهور روس که در ۲۰ سالگی، حین
جنگ دوم جهانی، کشته شد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر