یادداشت دریافتی
✍️ عیسی
پیلهور
1) علت
اصلی اینکه آمریکا با ایران وارد جنگ وسیع نمیشود، بهنظرم از یک طرف این است که
افکار عمومی آمریکا مخالف جنگ وسیع و طولانی است. از طرف دیگر با تضعیف حکومت مرکزی
در ایران، نه تنها بخشهایی از خود ایران دچار بیثباتی میشود بلکه بیثباتیهای
افغانستان و پاکستان براحتی به بیثباتیهای عراق و سوریه وصل میشوند. مدیریت بیثباتیها
در چنان وسعتی خیلی سختتر است از مدیریت آنها در محدوده هر کشور که خود به قدر
کافی مشکل است. لذا حکومت آمریکا هم جنگ وسیع با ایران را ترجیح نمیدهد.
2) اما
بیثباتیهای کشورهای اطراف، در میانمدت و بلندمدت به ضرر خود ایران هم هست. لذا
ایران از کارت جلوگیری از گسترش بیثباتیهای مذکور، فقط میتواند در کوتاهمدت استفاده کند.
3) برای
مقاومت طولانی در مقابل محاصره اقتصادی، اقتصاد ایران بقدر کافی بزرگ، بقدر کافی
پویا و بقدر کافی مرتبط و بقدر کافی عمیق نیست.
4) لذا
در میان مدت، ایران مجبور به قبول "برآیند" شرایط آمریکا و قدرتهای
منطقهای است که نصف آنها علیه ایران و نصف دیگر نسبتا بیطرفند مگر اینکه حکومت
هزینههای محاصره طولانیمدت را قبول کند.
5)
کشورهای مخالف ایران به احتمال زیاد محاصره طولانیمدت ایران را ترجیح میدهند چون
اگر جنگ شود خودشان صدمات زیادی میبینند و اگر مذاکره موفق شود ایران به عرصه
رقابت منطقهای برمیگردد.
6)
کشورهایی که مخالف ایران نیستند، انگیزه و توان خارج کردن ایران از محاصره مورد
حمایت اسرائیل/آمریکا/عربستان/امارات/ مصر را ندارند.
👈 7) تنها
کار مهمی که حکومت ایران برای افزایش دوره مقاومت معقول، ناامید کردن دشمنان از
فروپاشی و فرسودگی، و افزایش قدرت چانهزنی میتواند بکند، حداقل کردن فاصله خود
از حقوق، نظرات و تمایلات اقشار مختلف مردم و مناطق مختلف کشور است. راه اینکار
قبول انتخابات آزاد، رعایت حداکثری (نه حداقلی) حقوق گروهها و اقشار مختلف مردم،
و تابعیت همه قوا و نهادها از قوانین مجلس شوراست.
8) توصیههای
بند قبل نه تنها تحمل فشارهای خارجی را زیاد میکنند بلکه مشکلات ناشی از بیقانونی،
بدمدیریتی، انحصار، فساد، بدسیاستی و ... را هم کم کرده و حل میکنند.
9)
متاسفانه احتمال جنگ صفر نیست چون وقتی اختلافات و تحرکات تشدید میشود و مقدار زیادی
باروت در منطقهای کوچک آماده انفجار باشد، ممکن جرقهای کوچک به جرقهای بزرگتر
منجر شود و ...
10)
مهم است بهخاطر داشته باشیم که باروت عقل و شعور ندارد که با برخورد جرقهای
منفجر نشود، جرقه هم شعور ندارد که بطرف انبار باروت نرود. لذا صاحبان جرقه و
باروت باید عقل و شعور خیلی زیادی داشته
باشند. متاسفانه فساد، انحصار، سیاستهای غلط، بیقانونی، بیعدالتی، تصمیمهای
غلط و امثال آن هم، عقل و شعور ندارند که فقط "نتایج دلخواه" را بار بیاورند
و "پیامدهای بد" را نداشته باشند. حتی اینقدر شعور ندارند که در شرایط
محاصره اقتصادی و شبهجنگی، اثرات مخرب کمتری داشته باشند. لذا تصمیمسازان و تصمیمگیران
باید عقل، شعور و ... داشته باشند که جلوی آنها را بگیرند یا حداقل حداقل آنها را
بتدریج کم کنند.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر