۱۳۹۷ آذر ۲۸, چهارشنبه

🔴 میکروفون نباشید!






📝 نقدم به خبرگزاری‌ها و رسانه‌ها همیشه این بوده که خواسته و ناخواسته شعبه روابط‌عمومی ارباب قدرت و ثروت‌اند. یک بار برای دوستی نوشتم که صفحه اول وب‌سایت خبرگزاری‌ها را ببین و بشمار عکس چند میکروفون جلوی صورت مقامات هست در همان صفحه؛ که چطور تبدیل شده‌اند به خبرگزاری مقامات. امسال دو بار، اردیبهشت و آذر، فرصتی شد تا برای جمعی از دانشجویان علاقه‌مندِ گردآمده در دانشگاه زنجان، از خبر و خبرنگاری بگویم. در هر دو سری همین مضمون را گفتم. به همه‌شان توصیه کردم فیلم سینمایی SpotLight (افشاگر) را ببینید که به روزنامه‌نگاری تحقیقی پرداخته، که استاندارد روزنامه‌نگاری چیزی نیست که ما در ایران مشغول آنیم. این خمودگی خبرنگاران هم، ربط کامل و تامّی به حکومت ندارد البته.

اخیراً ایسنا با دکتر محسنیان‌راد مصاحبه‌ای کرده. این استاد علوم ارتباطات در جایی از این گفت‌وگو، گفته:



🔹 دیدم برخی وظیفه مهم (دیده‌بانی) را نه به صورت دیده‌بانی بلکه مشابه وظیفه «watchdog» یا «سگ‌های نگهبان» دانسته‌اند. منتهی نه به آن مفهوم ناپسندی که ما در ایران از این اصطلاح می‌گیریم، آنها در زبان انگلیسی برداشت زشتی از این واژه ندارند. مقصود آن است که این موجود باهوش، تیز، کوشا و حتی سمج و گوش بزنگ مراقب است که اگر دید شرکتی با استفاده از همکاری خانم‌های خوش‌‌لباس، خوش‌برخورد و خوش صحبت که قرار است با استقرار در فرودگاه‌های کشور و دادن گل رز به مسافران، آن ها را ترغیب به خرید سهام و سرمایه‌گذاری در طرح بزرگ هتل‌داری در شرق ایران بکند و آگهی‌های تبلیغاتی سراسری آن در اتوبان‌های شهرهای بزرگ هر چند ماه به روز بشود، اما عملاً در مسیر چپاول اندوخته مردم بود، شما روزنامه‌نگاران در نقشی مشابه «سگ‌های نگهبان» باید مواظب می‌بودید و به موقع از طریق رسانه همه را مطلع می‌کردید. همین کار را باید برای فلان دکل نفتی، فلان مؤسسه اعتباری، فروش فلان طرح بزرگ نیشکر و بسیاری از این رویدادهای تلخی که به دیده‌بانی مستمر شما در قالب روزنامه‌نگاری پژوهشی نیاز داشت انجام می‌دادید. در کتاب دیگری نویسنده می‌نویسد؛ "سگ نگهبان" یا  "سگ پاسبان" باید  ناظر بر آن دسته از منافع شهروندانی باشد که زیر پا گذاشته شده است. در واقع رسانه‌ها به جای آنکه "سگ دست‌آموزی" باشند که از طریق سیاستمداران اداره می‌شوند و به آنها خدمت می‌کنند، سگ نگهبان مردم باشند.

🔹 شما روزنامه‌نگاران ایران باید شرکتی مثل کاسپین را قبل از اینکه مردم را بیچاره کند، گیر می‌انداختید در حالی که پشت میزتان نشسته‌اید و چایی می‌خورید و با تلفن خبر جمع می‌کنید. فلان سخنگوی فلان قوه نیز هر چند وقت یک‌بار می‌گوید فلان مفسدی که مردم را بیچاره کرده و دیگر کار از کار گذشته بازداشت شد. من از تمام عوامل بازدارنده در کار شما آگاهم. اما معتقدم اگر به این حرفه وارد شده‌اید، کوشش کنید که قبل از هر چیز به آنانی که فکر می‌کنند شما باید بوق تبلیغاتی منابع قدرت باشید، بفهمانید که شما از سوی خوانندگان خبرهای‌تان نمایندگی دارید که مراقبشان باشید.

🔹 می‌دانید که روزنامه‌نگاری پژوهشی (تحقیقی) بخشی از کار شماست که به خلاف خبر، شما را زیر فشار زمان نمی‌گذارد. مجاز هستید تا هر چقدر وقت لازم است صرف وقت کنید تا به «واقعیت» نزدیک شوید. آن وقت خواهید توانست مردم را از واقعیت آنچه در حال وقوع است که دودش بعدها به چشم آنان خواهد رفت، مطلع کنید. نگذارید مردم از «پدیده‌ها» دیر مطلع شوند. این کار مستلزم آن است در دانشگاه‌ها، آموزش لازم و اراده ایفای نقش راستین حرفه ای را  دیده باشید. اجرای این وظیفه،  حضور مستمر در صحنه را لازم دارد. نباید اجازه دهید که بیش از این دسته میکروفون باشید! میکروفون را نگه می‌دارید، هر چه دلشان بخواهد می‌گویند و بعد شما پخش می‌کنید.

🔹 شما کی درباره اثرات یک رویداد کار کرده‌اید. این همه سد زدند و شما هم پروپاگاندیسم سدسازان شدید. اگر روابط عمومی‌ها عید که شد به شما سکه طلا دادند و موقع کلنگ‌زنی فلان طرح شما را با هواپیما به سفر بردند، سوغات و عکس یادگاری گرفتید و توقع داشتند که گزارش را پرمایه‌تر منتشر کنید و بعد هم برگشتید پشت همان میزتان و تمام. اصلا گفتید که این سدها چه بلایی سر مملکت می‌آورد؟ کی سراغ هموطن دانشمندتان که در دانشگاه کشوری پیشرفته چهره‌ای شناخته شده است و دلش برای وطنش می‌تپد، رفتید و حرف‌های او را درباره مسائل مدیریت آب در ایران به اطلاع خوانندگانتان رساندید؟ شماها این کار را نکردید. وقتی هفت تپه را می‌فروختند خبرنگاران کجا بودند؟ (...) چرا هیچ وقت گزارشی از هفت‌تپه منتشر نکردید؟ اگر که ارزان فروخته شد چرا گزارش نکردید؟ اگر هر اتفاقی افتاده بود باید گزارش می‌کردید. چرا حتی روزنامه‌های محلی گزارش نکردند؟


👈 نظر دریافتی

▪️ «روزنامه‌نگاری تحقیقی» و «میکروفون نشدن خبرنگار» غیر از نوشتن گزارشی است که محل تلافی و عقده‌گشایی‌ شخصی و باندی باشد. روزنامه‌نگار باید آن‌قدر متواضع باشد که همیشه گمان کند منبع خبریی هست که دسترسی به آخرین اخبار و واقعیت‌ها دارد، که ممکن است دانسته‌های آن منبع، همه یافته‌های قبلی او را در گزارش‌اش به طور جدی زیر سوال ببرد. خبرنگاری که متواضع نیست و مسئله او «کشف حقیقت» نیست، همه کسانی را که ممکن است گزارش او را «به درستی» تخطئه کنند، از لیست کسانی که باید با آنها «گفت‌گو» کند، حذف می‌کند. این وجه ماجرا را ندید نگیرید.


متن کامل مصاحبه: + 


هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر