رسانه(شبکه)های اجتماعی در حذف سازمانهای سلسله مراتبی مهارت دارند اما بدون همچو سازمانهایی کنشگری دموکراتیک اینترنتی ممکن است جرقهای زودگذر باشد که گرما و درخششی دارد ولی خیلی زود تمام میشود و تاثیر ماندگاری ندارد. در عین حال حکومتهای اقتدارگرا هم میتوانند از اینترنت در جهت خنثا کردن پتانسیل تغییر بلندمدت استفاده کنند.
سه ابزاری که حکومتهای اقتدارگرا با استفاده از آنها تهدید علیه خود را در رسانههای اجتماعی عقب میرانند عبارتند از:
سانسور بازدارنده: در این روش کسانی که برنامههای آنلاین اعتراضی (علیه نابرابری و فساد) دارند، ترسانده میشوند و فعالیتشان محدود میشود. قدرت ردیابی دیجیتال اینترنت وقتی در دست حکومتهاست، شناسایی و دستگیری دشمنان حکومت آسان میشود.
سانسور تاخیرآفرین: به دلیل گستردگی استفاده از اینترنت، هزینههای سرکوب به شکل سنتی بیشتر از آنی است که حکومتهای اقتدارگرا استطاعتش را داشته باشند؛ به این ترتیب شگرد «اصطکاک» طراحی میشود؛ کاستن از سرعت اینترنت، قطع و وصلهای مکرر، حذف پستها از رسانههای اجتماعی، دستکاری الگوریتمی نتایج جستجو در موتورهای جستجو برای دفن کردن اطلاعات ناخوشایند حاکمان اقتدارگرا. در این شگرد، کاربران شاید حتی ندانند هدف چنین سانسوری قرار گرفتهاند.
سانسور پرتکننده حواس: در این شگرد (موسوم به «سیلاب»)، اطلاعات و اخبار مخالفان رژیم، زیر انبوه اطلاعات دلخواه رژیم دفن میشود. مثلا حکومتهای اقتدارگرا میتوانند به بعضی کاربران رسانههای اجتماعی پول بدهند تا در زمان معین، پیامهای خاصی را منتشر کنند، مخالفان را تحقیر و بیاعتبار و به این ترتیب، حواس مردم را پرت کنند.
* برگرفته از «خدمت و خیانت رسانههای اجتماعی» - مجله اندیشهپویا، شماره 47، صفحه 29 و 30
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر