▪️ یک) گفت آن طلبهی بسیجی در راهپیمایی «مردم ولایتمدار زنجان» خیلی خوب حرف زد؛ علیه مدیران، علیه نمایندگان، علیه شورای شهر و شهردار ...
پرسیدم: علیه عملکرد «بانک غیرمجاز مهراقتصاد ِ بسیج» هم چیزی گفت؟
گفت: نه
گفتم: تا فساد، «خوب» و «بد» دارد، اوضاع همین خواهد بود.
▪️دو) ایران ما بسیار پُرقِصه است؛ قصههای خشم وخون ... و این خوب نیست.
لااقل از1285 (111سال پیش؛ سالی که فرمان مشروطه امضا شد): 2 انقلاب، 2 کودتا، 2 تهاجم سنگین خارجی، ترور 2 نخستوزیر، اعدام یک نخستوزیر، فرار یک رییسجمهوری، ترور یک رییسجمهوری، حصر 2 نخستوزیر، تشکیل و نابودی سازمانهای چریکی و خرابکار و ترور و اعدامهای وسیع ...اینها داستانهای ایران همه ما بوده ...
این، آرام را از فضای روان و ذهن مردمان میرباید و این بهانه بیاعتمادی است؛ دلیل درجا زدن، بهانه پوسیدن از درون.
▪️ سه) این روزها، پردههایی دریده و فروافتاد که دریدهشدن و فروافتادنشان را در سال 88 با این بهانه که «اینا همش فقط تهرانه، خودشم شمال تهران»، خواسته بودند که نبینند ... درس میگیرند؟
▪️ چهار) کاش لااقل از این روزها، یک بار برای همیشه درس بگیرند که مردم ایران (با هر جمعیتی)، «فقط» همانهایی نیستند که همه بیعدالتی و بیکفایتیها را میشود زیر «توطئه دشمن»، برایشان قابل تحمل کرد.
▪️ پنج) کسی گفته بود «چوب اقتصاد» تعارف ندارد؛ بزند، میزند. نگاه به نورانیت و نیت تو نمیکند. اولویت بودن اقتصاد و تامین معیشت عزتمندانه مردمان، اقتضائات دارد. شوق مدیریت آن سوی مرزها، وقتی منابع محدود و آسیبپذیر است، وقتی فساد، خوب و بد دارد، آن چوب اقتصاد را کلفت میکند، گُرز میکند.
▪️ شش) «آدمی را ارزشهای دروغین و کلامهای پوچ هولناکترین هیولاست! سرنوشت شوم دیری در آنها میخُسبد و منتظر میماند اما سرانجام برمیخیزد و آنانی را که بر پشتاش کلبه ساختهاند از خواب میپراند و میدَرَد و میبلعد.» ... این را نیچه در «چنین گفت زرتشت» نوشته.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر