38 سال بعد از انقلابی که "خیابان" و "تجمع و راهپیمایی مردمی"، نقشی مهم در پیروزی آن داشت، حالا "خیابان" برای تجمعاتی که امکان حضور منتقدان هم در آن هست (و نه حتی تجمعاتی که صرفا توسط منتقدان (و باز نه حتی "مخالفان") برگزار شده باشد)، محل امن و دلگرمکنندهای برای متولیان بازنشستهنشوی "راهپیماییهای خوشایند قدیمی" نیست! در این کمتر از سه هفته گذشته، هم حاشیههای تشییع جنازه هاشمی رفسنجانی و هم آتشنشانان در تهران این ادعا را تایید میکند. نشانههای این تشویش (و شاید سرخوردگی) را در دل و ذهن آن متولیان، میتوان در افزایش تعداد بلندگوها و بلند کردن صدای آنها، طوری که مجالی برای بلند شدن صدایی دیگر فراهم نشود، میتوان دید. حالا، اگر سهوی نباشد، هیچ بلندگویی جرئت نمیکند شعار دهد که "یا حسین"، چرا که بیم تکرار "میرحسین" میرود! یک فعال رسانهای (بهمن دارالشفایی) از تشییع جنازه آتشنشانان گزارش داده بود که «کل مراسم تحتالشعاع بلندگوهایی بود که بیوقفه نوحههای مذهبی و شعارهای سیاسی- مذهبی سرمیدادند ... اصرار برگزارکنندگان مراسم به میانداری بلندگوها به حدی بود که حتی وقتی بلندگوی همراه پیکرها میگفت «لاالهالاالله»، بلافاصله یک بلندگوی دیگر جواب میداد: «لاالهالاالله» و حتی یک لحظه هم سکوت ایجاد نمیشد که تشییعکنندگان جواب «لاالهالاالله» را بدهند.»!
به هر روی، خیابان سالهاست دیگر محلی معتبر برای مانورهای اصیل و هماوردطلبیهای سیاسی نیست.
وقتی فقط یک کشتیگیر اجازه داشته باشد روی تشک برود، کسی علاقهای به دانستن نتیجه مسابقه نخواهد داشت و نتیجه اعلام شده نیز، معتبر نخواهد بود.
به نفع همه است که این نشانهها، توسط آمران آن متولیان بازنشستهنشو، جدی گرفته شود.
عکس: راهپیمایی 22 بهمن 93 - تهران
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر